بزرگنمايي:
آریا بانو - مهر / امروز و در دنیای مدرن جمعیت از مولفههای قدرت تلقی میشود و کشورهایی که در کنار وسعت، جمعیت زیادتری دارند از جایگاه ویژهای در رهیافت قدرت در جامعه جهانی برخوردارند.
جمعیت، عنصر مهمی برای تشکیل زندگی بشر از بدو پیدایش انسان بوده است. برای تشکیل کشور، یکی از عناصر مهم جمعیت است و با پیشرفت جامعه و شکلگیری جوامع مدرن اهمیت این مؤلفه بیشازپیش نمایان شده است.
امروز و در دنیای مدرن جمعیت از مولفههای قدرت تلقی میشود و کشورهایی که در کنار وسعت، جمعیت زیادتری دارند از جایگاه ویژهای در رهیافت قدرت در جامعه جهانی برخوردارند.
همچنین جمعیت بهعنوان عاملی مؤثر در شکلدهی به قدرت کشورها بهویژه در ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی مطرح است. بهطوریکه رشد جمعیت در یک جامعه و کشور به معنای قدرت بیشتر حاکمان به شمار میآید.
امروز جهان به همان اندازه که به منابع طبیعی و سرمایه نیاز دارد به همان اندازه یا بیشتر، به نیروی انسانی هم نیاز دارد. همچنین کشورها همانطور که امروز به خاک، قدرت سیاسی، حاکمیت نیاز دارند به همان اندازه یا بیشتر به جمعیت هم نیازمند هستند؛ لذا عنصر جمعیت برای تشکیل یک کشور و برای ادامه حیات و بقای آن عامل اصلی بشمار میرود.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و بر اساس سیاستهای جهانیسازی و استفاده از نیروی کار ارزان زنان برای توسعه اقتصادی کشورهای غربی، نرخ رشد جمعیت به طرز قابلملاحظهای کاهش یافت. از سوی جامعهشناسان دلایل متنوعی برای این سیر نزولی جمعیت ذکر شده است که مهمترین آنها، تمرکز بر فردگرایی و لذتجویی، آزادیهای جنسی و فروپاشی خانواده و همچنین اولویت توسعه اقتصادی در اروپا بوده است.
جهان پیر و راهکارهای مقابل
به دنبال کاهش جمعیت در کشورهای توسعهیافته، نیاز به نیروی کار در این کشورها بهطورجدی حس شد. اولین تصمیم برای حل این مسئله پذیرش مهاجران بود؛ اما سیاستمداران غربی بهزودی متوجه شدند که این امر برای آنها مخاطرات جدی فرهنگی،
سیاسی و امنیتی خواهد داشت؛ لذا تلاش نمودند تا با تغییر رویکرد و ارائه مشوقهای فرزندآوری جمعیت بومی خود را افزایش دهند.
پیشرفت چین و هند دو کشور پرجمعیت جهان این را به جهانیان نشان داد که جمعیت، نیرو و موتور محرکه تولید و پیشران صنعت کشورهاست. به همین دلیل تمامی کشورها در تلاش هستند با افزایش جمعیت خود نیروی کار لازم را برای پیشرفت و ادامه حیات
سیاسی خود در نظر بگیرند.
امروز تمامی جهانیان به نقش مهم جمعیت پی برده و از خطرات پیری جمعیت که بهراستی میتوان آن را به " مرگ خاموش هویت" تعبیر کرد، آگاه هستند؛ لذا برای این کار دست به اقداماتی زدهاند که در ذیل به چند مورد از آنها اشاره میکنم.
افزایش مرخصی
زایمان زنان، مرخصی بدون حقوق به پدربزرگها و مادربزرگها برای نگهداری از نوههایشان، کمک
مالی به پدران و مادران شاغلی که به دلیل تولد
فرزند خود یا مرخصی بهواسطه نگهداری از
فرزند برای مدتی دستمزد دریافت نکردند؛ تضمین امنیت شغلی پس از مرخصیهای زایمان، کمکهزینه تحصیلی برای دانشآموزان، هدایای نقدی برای فرزندآوری، معافیتهای مالیاتی، اهدای مسکن، کمکهای بهداشتی و مراقبتهای اجتماعی از جمله کمکهای تشویقی هستند که در کشورهایی همچون فرانسه، آلمان، انگلستان، روسیه، ژاپن و ... در پیش گرفته شده است.
حتی چین هم که امروز نماد سرزمین پر جمعیت بشمار میرود از پیری جمعیت در رنج است چرا که دولت این کشور از سال 1979 تصمیم به اجرای سیاست تکفرزندی در کشور گرفت. اما اکنون پس از گذشت نزدیک 4 دهه با مشکلاتی مواجه شده است و سیاست خود را به دو فرزندی تغییر داده است.
کره جنوبی قصد دارد با راهاندازی قطارهای سریعالسیر و انتقال جمعیت به خارج شهر، افراد بیشتری را خانهدار کرده و تشویق به
ازدواج کند.
رشد جمعیت باعث رشد اقتصادی میشود؟
چگونه جمعیت بیشتر میتواند باعث رشد اقتصادی شود؟ سادهترین راه برای رشد اقتصادی از طریق جمعیت، نیروی کار است. جمعیت بیشتر یک کشور، سبب افزایش نیروی کار و نیروی کار بیشتر منجر به تولید محصولات بیشتر میشود که همان رشد اقتصادی است.
افزایش جمعیت فقط برای تولید محصولات بیشتر نیست، باید تقاضا برای آن محصولات هم وجود داشته باشد. با جمعیت بیشتر، ناگزیر تقاضای بیشتری برای محصولات وجود خواهد داشت. ازآنجاکه عرضه محصولات به دلیل افزایش نیروی کار روبهافزایش است، به افزایش تقاضا رسیدگی خواهد شد. بهطورکلی، رشد جمعیت باعث رشد اقتصادی با تقاضای و عرضه محصولات بیشتر مردم میشود.
افزایش کارآفرینی، تنوع و غنای
فرهنگی بیشتر، حمایت از سیستمهای تأمین اجتماعی از طریق هجوم کارگران جوان، توسعه زیرساختی ناشی از شهرنشینی، نفوذ
سیاسی بیشتر، افزایش پتانسیل برای تخصص و تقسیم کار، انتشار سریعتر ایدهها و نوآوری، و دریایی از استعداد از دیگر پیامدهای مثبت افزایش جمعیت هستند.
اما نکته مهمی که در مقوله رشد جمعیت وجود دارد
مدیریت و راهبری آنان است. چه بسیار کشورهایی که جمعیتی زیاد دارند؛ اما در فقر هستند؛ لذا
مدیریت افزایش جمعیت میتواند در کنار افزایش نفوس برای یک کشور قدرت تولید کند.