آریا بانو - هفت صبح / پدر نوعروس میگوید هنوز هم نمیداند چرا جنازه دخترش بهصورت مخفیانه و بدون اطلاع خانواده یا پلیس تحویل داده شده است.
چند روز پیش، مردی میانسال با چهرهای پریشان به شعبه اول دادسرای جنایی تهران مراجعه کرد و گفت:«دخترم چند ماه قبل با مردی آشنا شد و به او علاقه پیدا کرد. از همان ابتدا با این رابطه مخالف بودیم چون شناختی از آن مرد نداشتیم. اما او تصمیم خودش را گرفته بود و بدون اجازه ما عقد کرد و همراه همسرش به تهران رفت. بعد از آن دیگر دستمان به او نمیرسید. گاهی تلفنی حرف میزدیم، اما شوهرش وقتی متوجه تماسها میشد، با او دعوا میکرد و مانع صحبتمان میشد. حتی نمیدانستیم در کدام محله تهران زندگی میکنند.»
پدر ادامه داد:«چهل روز از ازدواجشان گذشته بود که تلفن زنگ خورد. مردی غریبه پشت خط بود. گفت دخترم حالش بد شده و در بیمارستانی اطراف شهرمان بستری است. سراسیمه خودم را به آنجا رساندم اما نه او را دیدم و نه نامش در فهرست بیماران بود. چند ساعت بعد همان مرد دوباره تماس گرفت و گفت دخترم فوت کرده. باورم نمیشد. گفت برای تحویل جسد باید به جادهای در حومه شهر بروم. رفتم و همانجا پیکر دخترم را از او تحویل گرفتم. فقط گفت از طرف دامادم آمده. حرف دیگری نزد و رفت...»
بازار 
جسدی در جاده
پدر نوعروس میگوید هنوز هم نمیداند چرا جنازه دخترش بهصورت مخفیانه و بدون اطلاع خانواده یا پلیس تحویل داده شده است:«او نه بیمار بود، نه اهل مواد مخدر. جوان و سالم بود. هنوز وسایل عروسیشان را کامل نکرده بود. چطور ممکن است ناگهان بمیرد؟ جسد را با ماشین به سمت خانهمان در شهرستان بردم. در بین راه مأموران پلیس به من مشکوک شدند و پرسیدند چرا جسد را حمل میکنی. همه ماجرا را تعریف کردم. آنها گفتند باید موضوع را قانونی پیگیری کنیم.»
به دستور بازپرس، جسد دختر جوان به پزشکی قانونی منتقل شد. چند روز بعد نتیجه نهایی اعلام شد: علت مرگ، مسمومیت با متادون.
شنیدن نتیجه آزمایش برای خانواده شوکهکننده بود. پدر دختر گفت:«دختر من هیچ وقت متادون مصرف نکرده بود. حتی وقتی سرما میخورد دارو نمیخورد مگر با اجازه ما. حالا شوهرش میگوید خودش متادون خورده؟ اگر راست میگوید چرا جسد را مخفیانه به یک مرد غریبه سپرده تا برایمان بیاورد؟ چرا خودش زنگ نزد؟ چرا فرار کرده؟ من باور دارم او در مرگ دخترم نقش دارد.»
او ادامه داد:«از روزی که داماد را دیدم، حس خوبی نداشتم. در این مدت هم اجازه نداد خانوادهمان با دخترم تماس بگیرد. حالا هم هیچ توضیحی نمیدهد. من شک ندارم که این یک مرگ طبیعی نیست. از قاضی محترم خواستم تا پرونده به اتهام قتل عمد بررسی شود.»
بررسیهای پلیسی
به دستور بازپرس اختیاری، مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تحقیقات مقدماتی را آغاز کردند. بررسیها نشان میدهد دختر جوان حدود 40 روز پس از ازدواج، ناگهان دچار علائم مسمومیت شدید شده و قبل از انتقال به بیمارستان جان باخته است. هنوز مشخص نیست متادون را چگونه و در چه شرایطی مصرف کرده است.
پلیس در گام نخست سراغ همسر متوفی رفت. او در اظهارات اولیهاش گفت:«همسرم خودش متادون مصرف کرد. من سعی کردم نجاتش دهم ولی دیر شده بود. ترسیدم خانوادهاش مرا مقصر بدانند، برای همین از دوستم خواستم جسد را به آنها تحویل دهد. اشتباه کردم، اما من او را نکشتم.»
مأموران اکنون در حال بررسی تماسهای تلفنی، پیامکها و سوابق خرید متادون در داروخانهها و بازار غیررسمی هستند تا مشخص شود دارو از چه طریقی تهیه شده است. با توجه به شکایت اولیایدم و ابهامات موجود در پرونده، دستور احضار داماد و انجام تحقیقات تکمیلی در اداره دهم پلیس آگاهی تهران صادر شده است. همچنین از پزشکی قانونی خواسته شده درباره میزان متادون موجود در بدن متوفی و احتمال تزریق یا خوراکی بودن آن نظر دقیقتری اعلام کند.»
تا زمانی که نتیجه کامل آزمایشها، بازجویی از متهم و بررسی تماسها مشخص نشود، نمیتوان درباره عمدی یا غیرعمدی بودن مرگ اظهار نظر قطعی کرد. اما پرونده با حساسیت ویژه در حال بررسی است.