آریا بانو - خراسان / ویدئویی از یک کلینیک بهظاهر درمانی که افراد دور یک میز نشستهاند و پشت سر دیگران حرف میزنند تا خالی شوند، پربازدید شده؛ چرا غیبتتراپی اشتباه است؟ 
 «اینجا نه کلینیک رواندرمانی است و نه اتاق مشاوره؛ در یک کلینیک دخترها با ماسک صورت دور میز نشستهاند پشت سر افراد مختلف از «فالگیر» تا «پارتنر سابق» حرف میزنند؛ اسمش را هم گذاشتهاند Gossip Night؛ شبی برای غیبت! برگزارکننده میگوید: «غیبت میکنیم و خالی میشیم؛ این خودش تراپیه.» ورودی هم نفری 1.5 میلیون تومان»(منبع: تبیان). حالا سوال این است که آیا غیبت یا همان پشت سر دیگران حرفزدن، منجر به احساس بهتری از لحاظ روانی میشود و میتوان به عنوان تراپی روی آن حساب باز کرد یا نه؟ در ادامه به این سوال پاسخ خواهیم داد.
 
غیبتکردن قطعا تراپی نیست
غیبتکردن باعث ایجاد حس همبستگی در بین افراد میشود، چون مکانیسم ما/ آن ها را فعال میکند. یعنی یک گروه دشمن فرضی ساخته و با بدگویی از آن ها، حس برتر بودن و بهتر بودن به ما داده میشود و در نتیجه افرادی که داخل گروه «ما» قرار دارند حس همبستگی بیشتری تجربه میکنند. غیبتکردن نوعی فعالیت اجتماعی محسوب میشود، اما قطعا نوعی تراپی محسوب نمیشود.
 بازار ![]()
 غیبتکردن به نوعی پرخاشگری منفعل است
خود عمل غیبتکردن به نوعی پرخاشگری منفعل است، یعنی ما جرئت نمیکنیم با فرد مورد نظر رودررو صحبت کنیم یا توان حل مشکلات خود با او را نداریم پس برای تخلیه هیجانی رو به غیبت میآوریم. در واقع در خفا با او میجنگیم. پس عمل غیبت کردن باعث بیشتر شدن آسیبهای روانی اجتماعی میشود.
غیبت با درددل کردن چه فرقی دارد؟
شاید بسیاری افراد توجه نکنند اما غیبت با درددل کردن فرق دارد. در زمان درددل یک نفر تجربه یا احساس خود را برای دریافت همدردی بیان میکند و الزاما نیاز نیست فرد شنونده آشنایی با موقعیت یا افراد حاضر در قصه داشته باشد اما غیبت کردن فعالیتی اجتماعی برای دریافت تایید است یعنی طرفین درگیر غیبت باید فرد مورد غیبت را بشناسند تا در تنفر از او همداستان باشند و هر یک، داستانی به دلایل تنفر از او داشته باشد.
تخلیه هیجانی که آسیبهایروانی قبلی را بزرگتر خواهد کرد
نکته دیگر استفاده از کلمه تراپی برای غیبت کردن است. تراپی یا رواندرمانی یک معنای مشخص و حرفه ای دارد. باعث رشد شخصیتی مراجع میشود و به مرور «من سالم» را در مقابل «من رنجور» تقویت میکند تا سالمتر و بالغانهتر زندگی کنیم. در نتیجه فعالیتهایی که باعث تخلیه هیجانی میشوند، مثل سفر، غیبت یا هر چیز دیگری، چون مولفه رشد را ندارند قطعا تراپی محسوب نمیشود. تخلیه هیجانی هم میتواند کارآمد و ناکارآمد باشد. قطعا سفر یک تخلیه هیجانی و آرامش کارآمد است اما غیبت کردن و درگیر شایعات در مورد زندگی خصوصی دیگران شدن، تخلیه هیجانی است که آسیبهای روانی قبلی را بزرگتر خواهد کرد و قطعا آسیب رسان میباشد. گویا این روزها همه افراد به اسم تراپی درآمد دارند، غیر از
 روان شناس های حرفهای! چون رشد کردن و رها کردن «من رنجور» سخت و دردناک است، پس افراد ترجیح میدهند به سراغ فالگیر و جلسه غیبت و حتی هوش مصنوعی بروند اما با خود روبرو نشوند و «من رنجور» را رها نکنند