آریا بانو - بسیاری از ما برخی نوستالژی‌هایی را از دوران کودکی خود به یاد داریم. به علاوه، کودک درون خود را جلوه‌ای از صفات از دوران کودکی خود می‌پنداریم که به مرور کمرنگ می‌شوند. این در حالیست که کودک درون انسان با رشد و تغییر او از بین نمی‌رود و بدین ترتیب می‌توان در بزرگسالی نیز ارتباط خود را با کودک درون حفظ کرده و آن را زنده نگه داشت. حالا سوال اینجاست که چگونه کودک درون را فعال کنیم؟ در این مقاله برخی راهکارهای کاربردی را به منظور فعال‌سازی کودک درون خود مورد بررسی قرار می‌دهیم.
چگونه کودک درون را فعال کنیم؟
1. سعی کنید تا برخی رفتارهای کودکی خود را تکرار کنید
یکی از راه‌هایی که به‌کارگیری آن به فعال‌سازی کودک درون کمک می‌کند این است که برخی کارهای کودکی خود را به یاد آورده و سعی کنیم تا آن‌ها را انجام دهیم. برای این منظور باید به سؤالاتی نظیر موارد زیر پاسخ دهیم:
در کودکی از چه کارهایی لذت می‌بردیم؟ چگونه جهان پیرامون خود را کشف می‌کردیم؟ حال برای شبیه‌سازی رفتارهای کودکی خود باید چه کاری انجام دهیم؟ چگونه می‌توانیم نگاهی همچون کودکی شگفت‌زده به محیط پیرامون خود داشته باشیم؟ در واقع، بازنگری احساسات دوران کودکی به شما کمک می‌کند تا احساسات دوران کودکی خود را کشف کرده و شاد بودن را تمرین کنید. در همین راستا، می‌توانید کارهایی مانند بازی فوتبال یا رقص را برای خود تکرار کنید یا جاهایی از شهر خود که هنوز ندیده‌اید را کشف کنید.
2. نامه‌ای برای کودک درون خود بنویسید
به کودک درون خود فکر کنید؛ چه احساسی در مورد او دارید؟ نامه‌ای برای کودک درون خود نوشته و در آن احساسات خود را به زبانی ساده توضیح دهید. همان‌طور که می‌دانید، کودکان بسیار ساده و صادق هستند؛ بنابراین برای برقراری ارتباط با کودک درون خود سعی کنید تا صادقانه رفتار کنید. به علاوه، همواره به خاطر داشته باشید که باید به کودک درون خود احترام گذاشته، به احساساتش اهمیت دهید و به او اطمینان دهید که برای برقراری ارتباط بیشتر تلاش خواهید کرد.
3. به احساسات خود اهمیت دهید
به طور معمول، انسان‌ها در سنین پایین احساسات خود را در تصمیم‌گیری‌ها و سایر موارد زندگی خود در اولویت قرار می‌دهند. در واقع، برای فعال‌سازی کودک درونتان باید به احساسات خود بیشتر اهمیت دهید. در همین راستا، می‌توانید به سؤالاتی همچون «اکنون چه احساسی دارم؟» پاسخ دهید. به یاد داشته باشید که در پاسخ به این سؤال نیازی نیست تا به دنبال منشأ احساسات خود باشید. بلکه صرفاً باید آن‌ها را شناسایی کرده و بدانید که در آن لحظه چه احساسی از جمله اضطراب، شادی یا قدردانی دارید.
به طور کلی، منشأ بخش زیادی از احساسات ما در بزرگسالی به تجربیات تلخ یا شیرین دوران کودکی بازمی‌گردند؛ بنابراین برای فعال‌سازی کودک درون خود باید این احساسات را آزاد گذاشته و با ترس‌ها و احساس ناامنی مربوط به کودک درون خود مقابله کنیم. به علاوه، این روش یک راهکار عالی برای شناسایی الگوهای عاطفی هر فرد در دوران بزرگسالی است.
4. به انتقادهای درونی خود توجه کنید
به طور معمول، هر یک از افراد یک منتقد درونی برای خود دارند. در واقع، منتقد درونی هر فرد موجب می‌شود تا او از کودک درون خود فاصله بگیرد. برای مثال، هنگامی که فکر می‌کنیم انجام کاری، پوشیدن لباسی یا گفتن حرفی به اصطلاح از سنمان گذشته است، در واقع گرفتار منتقد درونی خود شده‌ایم!
به بیان دیگر، در دوران بزرگسالی منتقد درون به تدریج رشد کرده و سعی می‌کند تا با احساسات مرتبط با دوران کودکی هر فرد مقابله کند؛ بنابراین برای فعال‌سازی کودک درون خود باید به صدای منتقد درونی گوش کرده و به آن اهمیت دهید. چرا که صدای منتقد درون ناشی از ترس و وحشت کودک درون هر فرد برای ابراز احساساتش است.

5. زمانی را به خود اختصاص دهید
به طور معمول، کودک درون در برخی افراد بسیار خجالتی است. در چنین شرایطی، ارتباط با او کمی دشوار بوده و نیاز به صرف زمان بیشتری دارد؛ بنابراین سعی کنید تا زمان بیشتری را به خود و کودک درونتان اختصاص دهید تا بدین ترتیب بتوانید کودک درون خود را فعال کنید. در همین راستا، می‌توانید روش‌هایی همچون مدیتیشن را امتحان کنید. یکی دیگر از روش‌های پرداختن به کودک درون استفاده از روش‌هایی است که موجب شادی شده و لبخند روی لبتان می‌آورند. برای مثال، می‌توانید بازی‌هایی مثل حباب صابون، بازی با پروانه‌ها یا سایر بازی‌هایی را امتحان کنید که احساسات کودکی را در شما زنده می‌کنند.
6. پیاده‌روی کنید
در واقع، پیاده‌روی یک راه‌کارهای عالی به منظور برقراری ارتباط با کودک درون است. از همین رو سعی کنید تا به جاهایی بروید که در آن‌ها حس خوبی داشته و به اجزای سازنده هر یک از موجودات و محیط پیرامون خود دقت کنید. آیا به یاد دارید که در کودکی به جزئیات تمام اشیاء پیرامون خود توجه می‌کردید؟ آیا به خاطر دارید که چگونه برگ‌های درختان را با تمام جزئیات در دفتر نقاشی خود می‌کشیدید؟ در واقع، چنین پیاده‌روی‌هایی موجب می‌شوند تا احساسات کودک درون خود را مجدداً به کار گرفته و روی آن‌ها تمرکز کنید.
7. برای خود برنامه‌ای متفاوت تعیین کنید
یکی دیگر از روش‌های فعال‌سازی کودک درون این است که در طول روز برخی کارهایی را انجام دهید که خارج از برنامه روتین روزانه‌تان بوده‌اند. به طور معمول، منِ بالغ در انسان‌ها (به خصوص در شرایط ضرب‌العجل یا مشغله کاری زیاد) زمانی برای استراحت افراد در نظر نمی‌گیرد. در حالی که به منظور ارتباط با کودک درون خود می‌توانید زمانی کوتاه را در طول روز به تماشای فیلم یا صرف شام در یک رستوران اختصاص دهید.
در واقع، انجام کارهایی خارج از برنامه شخصی و کاری روزانه موجب می‌شود تا از تنش‌های افراد کاسته شده و امکان برقراری ارتباط با کودک درون خود را داشته باشند؛ بنابراین چنانچه قصد برقراری ارتباط با کودک درون خود را دارید، همواره به خاطر داشته باشید که فعالیت‌هایی همچون ورزش به مدت 3 تا 5 دقیقه یا سایر کارهای مورد علاقه خود را در برنامه روزانه بگنجانید.
به عنوان مثالی دیگر، می‌توانید نوشتن کتابی را از سر بگیرید که مدت‌هاست فرصت تمام کردن آن را نداشته‌اید. در واقع، انجام چنین کاری موجب می‌شود تا زمانی را به علایق و اهداف شخصی خود اختصاص داده و از این موضوع احساس خوبی داشته باشید.
همچنین می‌توانید به سراغ رویاهای کودکی خود رفته و به آن‌ها جامه عمل بپوشانید. برای مثال، نقاشی را می‌توان نام برد؛ برخی افراد از دوران کودکی علاقه‌مند به نقاشی هستند اما هرگز فرصت انجام چنین کاری را نداشته‌اند. در چنین شرایطی، به منظور برقراری ارتباط با کودک درون خود می‌توانید روزانه زمانی را به کشیدن نقاشی اختصاص دهید.
8. لبخند بزنید
همان‌طور که می‌دانیم، کودکان معمولاً بدون نیاز به دلیل خاصی به همه لبخند می‌زنند؛ بنابراین برای ارتباط با کودک درونی خود بی بهانه لبخند بزنید. همچنین به خاطر داشته باشید که باید قضاوت‌ها یا نگاه‌های عجیب اطرافیان را نادیده بگیرید، چرا که خنده هیچ ممانعتی نداشته و برای شما نیز هزینه‌ای به دنبال ندارد! به علاوه، به دنبال جنبه‌های جالب و مثبت هر موضوعی بوده و سعی کنید تا به نوعی دید مثبت داشته و از زوایای مختلف به مسائل پیرامون خود نگاه کنید.

9. بازی کنید
یکی دیگر از راه‌های فعال‌سازی کودک درون این است که همچون دوران کودکی خود بازی‌های مختلفی را انجام دهید. برای مثال، می‌توانید برخی بازی‌های ذهنی یا سایر بازی‌های حرکتی را با دوستان خود امتحان کنید. در واقع، بازی کردن امکانی را برای شما فراهم می‌کند تا بدین طریق کودک درون خود را درگیر بازی کرده و با آن ارتباط برقرار کنید.
10. کار کنید
در ابتدا ممکن است فعال‌سازی کودک درون را بی‌ارتباط به کار کردن بدانید؛ اما حقیقت این است که همه ما در دوران کودکی خود ساعت‌هایی طولانی را روی کارهای مورد علاقه خود تمرکز کرده و آن‌ها را با عشق انجام می‌دادیم. در واقع، این موضوع که کودکان علاقه‌ای به کار ندارند، اشتباه است، چرا که کودکان معمولاً زمان زیادی را به انجام کارهای مورد علاقه خود اختصاص می‌دهند.
بنابراین به دنبال کارهای مورد علاقه خود رفته و روی آن‌ها تمرکز کنید. بدین ترتیب می‌توانید هدفی برای خود در زندگی نیز داشته باشید. در واقع، بسیاری از ناراحتی‌های افراد در بزرگسالی ناشی از این است که بخش زیادی از زمان خود را صرف انجام کارهایی می‌کنند که علاقه‌ای به آن‌ها ندارند؛ بنابراین برای برقراری ارتباط با کودک درون روی کارهای مورد علاقه خود تمرکز کنید که در چنین شرایطی می‌توانید به انسانی مفید با بهره وی کاری بالا مبدل گردید.
11. در مواجهه با افراد و اتفاقات جدید واکنشی مناسب داشته باشید
در واقع، به منظور فعال‌سازی کودک درونتان نیاز است تا روابط خود را با افراد و محیط پیرامون بهبود ببخشید. در همین راستا، می‌توانید با افراد جدید در محل کار یا زندگی خود روابط مناسبی برقرار کرده و با آن‌ها آشنا شوید یا به دنبال کسب تجربیات جدید رفته و به نوعی از منطقه امن خود بیرون بیایید. در چنین شرایطی، می‌توانید ویژگی‌های شخصیتی و توانایی‌های خود را بازسازی کرده و در صورت مواجهه با شرایط یا افراد جدید به راحتی خود را با آن‌ها مطابقت دهید؛ بنابراین در راستای برقراری ارتباط با کودک درون خود سعی کنید تا واکنش مناسبی در مواجهه با شرایط یا افراد جدید داشته باشید.

12. محیطی امن برای خود فراهم کنید
به طور کلی، کودکان به سادگی احساس ترس داشته و از اتفاقات پیرامون خود می‌ترسند. در همین راستا، به منظور برقراری ارتباط با کودک درون خود و دستیابی به آرامشی درونی باید محیطی امن برای او فراهم کنید. البته محیط امن به معنی قطع ارتباط با دوستان نیست بلکه به منزله محافظت از تمامی چیزهای ارزشمند برای کودک درونتان است که از آن جمله می‌توان به هدایا، برخی ویژگی‌های شخصیتی یا تجربیاتی اشاره کرد که آن‌ها را از دوران کودکی به یاد دارید.
در واقع، فراهم کردن محیطی امن برای کودک درون به منزله احترام گذاشتن به خود بوده و شما را از انواع آسیب‌های جسمی یا روحی در امان نگاه می‌دارد؛ بنابراین نسبت به توانایی‌های خود آگاه بوده و برای خود ارزش قائل شوید که در این صورت می‌توانید به خوبی با کودک درون خود ارتباط برقرار کنید.
13. بهترین باشید
همواره به خاطر داشته باشید که برای بیدار کردن کودک درون خود به دنبال بهترین علایق خود رفته و سعی کنید بهترین بودن را تمرین کنید. به عبارت دیگر، باید تلاش کنید تا ضمن زنده نگه داشتن کودک درون خود فردی بالغ و عالی باشید.
در واقع، کودک درون هر فرد نباید ابزاری برای فرار از مسئولیت‌پذیری یا سایر خصوصیات یک انسان بالغ باشد؛ بنابراین نیاز است تا تناسبی عاقلانه مابین کودک درون و منِ بالغ خود برقرار کرده و در راستای اهداف خود در زندگی گام بردارید. به دنبال کسب تجربیات جدید رفته و سعی کنید تا پاسخ سؤالات خود در رابطه با مسائل محیط پیرامون را بیابید. در مقابل آیینه‌ای نشسته و از خود بپرسید که «چه کسی هستید؟ چه دستاوردهایی داشته‌اید؟» و تمام تلاش خود را به کار بگیرید تا پاسخی مناسب به این سؤال‌ها داشته باشید.
جمع‌بندی
همان‌طور که اشاره شد، فعال‌سازی کودک درون در برخی موارد نیاز به زمان بیشتری داشته و برای این منظور باید محیطی امن را برای کودک درون خود فراهم کنیم؛ بنابراین برای برقراری ارتباط با کودک درون باید با او مهربان بوده و با رفتاری ملایم ب او داشته باشید. در واقع، ارتباط با کودک درون راهی است تا بتوانیم ذهن ناخودآگاه خود را کنترل کرده و بدین ترتیب قابلیت‌ها و پتانسیل‌های درونی خود را در جهت موفقیت، دستیابی به اهداف کار و شخصی مورد استفاده قرار دهیم. فراموش نکنید شاد بودن در زندگی یکی از اصول مهم زندگی کودکان است. شما چه دیدگاهی نسبت به کودک درونتان دارید و چگونه او را زنده نگه می‌دارید؟ مشتاقانه منتظر دریافت دیدگاه‌ها و تجربیات شما هستیم.