بزرگنمايي:
آریا بانو - آیا تا به حال در شرایطی قرار گرفتهاید که از خود بپرسید «من که آدم خوبی بودم، چرا باید چنین بلایی سر من بیاید؟» یا سؤالاتی همچون «چرا من اینقدر بدشانس هستم؟» و «مگر من چکار کردم که باید چنین اتفاقی برایم بیفتد؟». پاسخ دادن به چنین سؤالاتی با تکیه بر قانون کارما امکانپذیر است.
در همین راستا، در این مقاله قصد داریم تا به بررسی مفهوم کارما پرداخته، قوانین آن را بر شمرده و تأثیرات آن را در زندگی شخصی هر فرد بیان کنیم. همچنین در پایان واقعی یا خیالی بودن آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
قانون کارما چیست؟
ریشه قانون کارما از کلمهای سانسکریت معادل کارمَن گرفته شده است که به معنی «انجام دادن» یا «عمل کردن» شناخته میشود. به عبارت بهتر، کارما بدین گونه تعریف میشود که «هر اتفاقی در جهان علتی دارد و هر رخدادی به دلیل وقوع اتفاقی در جهان به وجود میآید.» به عبارتی، میتوان گفت که تمام رخدادهای جهان به گونهای به هم مرتبط بوده و بر همدیگر دلالت دارند.
به بیان سادهتر، یکی از ابعاد قانون کارما به توجیه این موضوع میپردازد که تمام رخدادهای جهان رابطهای علت و معلولی دارند. بنابراین بر اساس قانون کارما میتوانیم نتیجه بگیریم که هر کاری انجام بدهیم، نتیجه آن به خودمان باز میگردد.
کارما در لغت به معنای کردار و عمل است. با این حال، بودا آن را به «انگیزه و نیت» معنا میکند. همچنین در پاسخ به کسانی که به دنبال مفهوم کارما بودند، میگفت کارما به معنای انگیزه است. به عبارتی، هر شخصی به کارما با بدن، سخن و عقل خود معنا و مفهوم میبخشد.
آیا قانون کارما واقعیت دارد؟
بسیاری از افراد قانون کارما را صرفاً برای تبرئه خود از مشکلات، رهایی از احساس گناه و عدم مسئولیتپذیری قبول دارند؛ اما حقیقت امر در مورد قانون کارما این است که هر عملی، نتیجه متناظر خود را به وجود میآورد. همانطور که اشاره شد، کارما به معنای عمل بوده و رابطهای علت و معلولی مابین تمام رخدادهای پیرامون انسان را برقرار میسازد. این در حالی است که بسیاری از افراد گمان میکنند که کارما به شکلی عجیب و ماورایی عمل میکند!
با این حال قانون کارما قوانین مشخص و معلومی دارد. در غالب موارد افراد فکر میکنند اتفاقات تصادفی و ناگهانی رخ میدهد؛ اما در توضیح این تفکر باید گفت که چون کارما از ضمیر ناخودآگاه فرد میآید، او اکثرا متوجه افکار و تاثیرش نیست. در حقیقت، میتوان گفت که کارمای اعمال بد نتیجه نیات درونی فرد بوده و این موضوع به همان اصل مجازات اشاره دارد.
به عبارت دیگر، قانون کارما در مورد بدبختی، نازل شدن بلا، مجازات یا هر چیز دیگری نیست؛ بلکه معنای اصلی کارما یک مجازات درونی است که ورای آگاهی فرد رخ میدهد. به طور خلاصه، میتوان گفت که هر سطح فکری، نیت و عملی رویدادهای مشابه خود را به سمت فرد مورد نظر جذب میکند.
12 اصل قانون کارما
بزرگترین اصل قانون کارما این است که هر چه در جهان بکاری، همان را درو خواهی کرد. به عبارت دیگر، هر کاری که انجام دهیم، نتیجه آن به خودمان باز میگردد. قانون آفرینش در کارما به بیان این موضوع میپردازد که زندگی به خودی خود جریان ندارد، بلکه این ما هستیم که آن را عملی میکنیم. به عبارت دیگر، محیط، دوستان، اهداف و مقاصدمان در زندگی را خودمان تعیین میکنیم. قانون فروتنی به این موضوع اشاره دارد که برای تغییر چیزی باید در ابتدا آن را بپذیریم. اصل رشد در قانون کارما میگوید که برای تغییر زندگیمان باید ابتدا خودمان را تغییر دهیم. قانون مسئولیت در کارما بدین شرح است که انسانها مسئول تمامی اتفاقاتی هستند که در زندگی آنان میافتد. اصل ارتباط در قانون کارما تمامی اتفاقات گذشته، حال و آینده را به همدیگر مرتبط میداند. در اصل تمرکز در قانون کارما، بدین موضوع تأکید میشود که انسان توانایی فکر کردن به صورت همزمان روی دو چیز متفاوت را ندارد. به عبارت دیگر، انسانها نمیتوانند به اعمال و افکار منفی خود ادامه داده و همزمان انتظار رشد شخصیتی، اجتماعی و عاطفی داشته باشند! اصل بخشندگی و خوشرویی در قانون کارما به بیان این موضوع میپردازد که رفتارهای انسان باید با افکار و اعمالش مطابقت داشته باشند. به بیان سادهتر، اگر فردی ادعا میکند که به یکسری ارزشهای رفتاری پایبند است، باید زندگی خود را مطابق با همان ارزشها تنظیم کند. در قانون کارما اصل اکنون و اینجا به انسان کمک میکند تا از فکر کردن بیش از حد به گذشته رهایی یافته و زندگی کنونی خود را دریابد. اصل تغییر در قانون کارما بدین موضوع اشاره دارد که برای جلوگیری از تکرار شدن گذشته باید از آن درس گرفت و مسیر خود را تغییر داد. قانون صبر و پاداش در کارما میگوید که با ارزشترین پاداشها نیاز به صبر و پایداری دارند. اصل اهمیت و الهام در قانون کارما پاداش هر چیزی را نتیجه انرژی و تلاشی میداند که برای رسیدن به آن صرف شده است.
قانون کارما چه اثراتی بر زندگی انسان دارد؟
بر همین اساس، میتوان گفت که ما به عنوان یک انسان خردمند و با محبت، میتوانیم از قانون کارما برای زندگی و رشد خود استفاده کنیم؛ زیرا رفتارهایی که با انگیزهها و تفکر مثبت انجام شوند، منجر بدین میشوند تا در آینده نیز چنین رفتاری را در پیش بگیریم. در واقع انسان با رفتارهای گوناگون خود در حال شکل دادن عادات خود است!
طبق گفته بودا، به طور کلی رفتار هر فردی دارای دو بخش است؛ یکی نیت او و یکی رفتار فیزیکی او! به این معنی که ممکن است فردی که اسلحهای را میخرد، نیتهای مختلفی داشته باشد؛ مانند دفاع از خود و یا قتل! بنابراین هر عملی که از انسان سر میزند و یا در واقع کردار او، شامل دو بخش فیزیکی و افکار او است که تلفیق این دو کردار اصلی او را نشان میدهد.
به طور کلی، بودا شش انگیزه را در پشت هر عمل معرفی میکند که عبارت هستند از:
حسن نیت یا مهربانی دلسوزی و همدردی سخاوت سوء نیت یا خشم ستمگری و بیرحمی حرص و طمع همانطوری که مشاهده میکنید، سه انگیزه اول نقطه مقابل سه مورد بعدی بوده و انگیزههای مثبت به شمار میروند. در واقع، انگیزههای مثبت به ما و دیگران آسیبی به همراه ندارند. به عبارت دیگر، این انگیزهها موجب تسکین درد و رنج انسان میشوند. این در حالی است که سه انگیزه پایانی موجب بروز رفتارهای آسیب زننده، ایجاد درد و رنج در فرد یا اطرافیان وی میشوند.
بودا در مورد فکر و عادات انسان اعتقاد داشت که هر چه بیشتر به چیزی بیندیشد، گرایش ذهنی وی نسبت به موضوع بیشتر میشود. به همین دلیل، اگر فردی افکار و انگیزههای بد را به ذهن خود راه دهد، ضمیر ناخودآگاه وی به سمت سو نیت سوق پیدا میکند. به عبارتی، هر بار که ما رفتارهای بد را تکرار میکنیم، گرایشمان به انجام آنها بیشتر میشود. بنابراین احتمال تکرار رفتارهای آسیب زننده، بد و اشتباه را در خود افزایش میدهیم. به همین ترتیب، برخورداری از رفتارها، افکار و عادات خوب منجر به تقویت حس دلسوزی و سخاوت در انسان شده و او را به فردی مهربان و دلسوز مبدل میکند.
در همین راستا، برای تقویت و بهبود نیات خوب در ضمیر ناخودآگاه خود لازم است تا پیش از تکرار رفتار یا انجام کاری به عواقب کار فکر کنیم. به این که انجام چنین رفتاری چه صدماتی میتواند به دیگران برساند. از همین روی، تمرینهای آموزش ضمیر ناخودآگاه در این زمینه میتوانند کمک کننده باشند.
با وجود چنین برداشتی از قانون کارما میتوانید زندگی خود را تغییر دهید؛ چرا که میدانید، هر چقدر ریشه عادات و رفتارهای شما قوی باشند، باز هم توانایی تغییر آنها را دارید. بنابراین به طور کلی میتوان گفت که بر اساس قانون کارما با داشتن نیات و انگیزههای مثیت میتوانید به شخصیتی مهربان، دلسوز و بخشنده مبدل شوید.
جمعبندی
در این مقاله، به بررسی مفهوم کارما، قوانین کلیدی آن و نحوه تأثیرگذاری این قانون روی زندگی شخصی هر فرد پرداختیم. همچنین به بررسی واقعی یا خیالی بودن این قانون پرداخته و دیدیم که قانون کارما ریشهای
روانشناسی داشته و بدین روش میتوان واقعی بودن آن را تشریح کرد. نظر شما در مورد قانون کارما، رابطه علت و معلولی مابین رخدادها و هر یک از اصول کلیدی این قانون چیست؟ آیا تاکنون متوجه تأثیر این قانون در زندگی خود شدهاید؟ نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
در پایان، به منظور افزایش قدرتتان برای تسلط روی ناخودآگاه، توصیه میکنیم که مطلب راههای تسلط بر ذهن را مطالعه کنید.