آریا بانو - آخرین خبر / طی چند سال اخیر با کاهش مرجعیت تلویزیون و رونق پلتفرمهای تماشای آنلاین
فیلم و سریال، اقبال مردم به سمت شبکه نمایش خانگی بیشتر شد و رقابتی جدی حول جذب مخاطب شکل گرفت. از «شهرزاد» و «پوست شیر» تا «خاتون» و «افعی تهران»، سریالهای نمایش خانگی از قصه عاشقانه تا جنایی، تاریخی و روانشناسی، گامهای مهمی را برداشتند. در این بین تجربههای شکستخورده هم کم نبودند؛ اما درامی که لااقل در ابتدا کارگردانش چندان شناخته شده نبود و کسی روی موفقیتش حساب نمیکرد یعنی «جان سخت» بهرغم ضعفها و کاستیها، امروز درحالی تمام شد که توانست نمره قبولی را بگیرد. سریالی که هرچند تجربه ممتاز و تازهای در نمایش خانگی نبود اما قطعاً در خیل شکستخوردهها قرار نگرفت و توانست با تعلیقی گیرا، درست و بهاندازه داستان دشواری را که تعدد شخصیت داشت به سرمنزل برساند؛ ولو اینکه قسمت آخرش غافلگیری نداشت. در ادامه بیشتر از این سریال میگوییم.
یک لحظه خشم و یک دنیا حسادت
سریال بهخوبی عواقب دشمنی، حسادت و خشم را در قسمتهای اول نشان داد. همه چیز از حسادت دوستان وحید به فرزاد شروع شد و البته خشمی که وحید و فرزاد بهم داشتند تا در یک روند عجیب شاهد انواع تراژدیها باشیم. در این بین قصه از مرحلهای دیگر دنبال محتوا و هشدار نبود و تعلیقش را پیش برد. در مقاطعی هم دچار افت جدی شد. بهخصوص وقتی شخصیتها دنبال الماس بودند. اما چند شوک خوب قصه را زنده کرد. سریال هرچند پایان خوبی داشت اما در بخشی از روندش سکتههای عجیبی داشت مثل اپیزودی که صرف قصه
عشق رحیم و ثریا شد؛ خرده داستان کشداری که اگر هم نبود هیچ خللی در اصل داستان پیش نمیآمد.
نوآوری خوب جان سخت
عموم قصههای اینچنینی حول این موضوع هستند که آیا فردی که در خطر اعدام است بخشیده میشود یا نه؟ اما اینکه قصه خط دیگری را برای یک چهارم پایانی برگزید در نوع خودش اتفاق خوبی بود. در این بین هم نزدیک شدن شخصیتها به شهرام و بعد هم لو رفتن هویت واقعی بیتا (هانیه) کمی سادهانگارانه به نمایش درآمد. حتی بیان اینکه هانیه تمام مدت از آنچه اتفاق افتاده خبر نداشته را میتوان غیرقابل باور دانست و بهتر بود شخصیت هانیه منفی به تصویر کشیده میشد تا غیب شدنش و ... توجیهپذیر باشد. با اینهمه «جان سخت» برای مصطفی تقیزاده کارگردانش یک گام روبه جلو نسبت به سریال قبلیاش یعنی «حرفهای» بود و توانست حال و هوای خوبی در شبکه نمایش خانگی ایجاد کند که فعلاً در تسخیر آثار پرادعا، بیمحتوا و بعضاً غیرسرگرم کننده است.
بازار
![]()