آریا بانو - خراسان/ یه بار رفتیم خونه
دوست شوهرم. دو تا
پسر دوقلو داشتن. ازشون پرسیدم: «چند سالشونه گل پسرا؟» گفتن: «امروز سه سالشون تموم شد.» گفتم: «اِ! یعنی امروز تولدشونه؟» گفتن: «بله» منم هیجانزده شدم که ای کاش میدونستم و گفتم: «تولد کدومشونه؟ ای وای چرا نگفتید با گل و
شیرینی و کمپوت تشریف بیاریم...؟» یک لحظه همه ساکت شدن و بعد جمع منفجر شد. تا مدتها شوهرم میگفت آخه تشریف آوردنت یه طرف، گل و
شیرینی و کمپوت دیگه چی بود؟ مگه رفته بودی خواستگاری یا عیادت بیمار؟ بعدم وقتی دوقلو باشن، تولد جفتشون می شه دیگه، سوال کردن داره؟!