آریا بانو - برترین ها / قصه "مست عشق" به جای واقعیت ماجرای مولانا و شمس، در حقیقت قصه یکی از حکمرانان ترک قدیمی است.
صالح دلدم (روزنامهنگار) در صفحه اینستاگرامی «ستاره سینما» نوشت:
فیلم مست
عشق را اگر بخواهیم از نظر تجاری مورد بررسی قرار دهیم، فیلمساز به هدف خود رسیده است و توانسته با یک مثلث
عشقی که تخصص حسن فتحی است و از دکتر مصدق و کودتای بیست و هشت مرداد در سریال "شهرزاد" تا شمس و مولوی در "مست عشق"، این مثلت را پایه درام قرار دهد و با بهرهگیری از هنرپیشگان ترک سریالهای ماهوارهای در "مست عشق" فروش را تضمین کند. اما نمیتوان فرهنگ و ادبیات
ایرانی را وسیلهای برای رسیدن به هدف تجاری قرار داد.
متاسفانه در ساخت این فیلم، فیلمساز از مطالعه و تحقیق و پژوهش بیبهره بوده است و یک
فیلم زرد در پیروی از سریالهای ترکیهای ساخته است. اگر مطالعهای در کار بود، میدانست که اصل، الهیات
اسلامی است و عرفان
اسلامی از آن نشات میگیرد. برپایه الهیات
اسلامی خدا فراتر از
عشق است و فطرت درونی است که ما میگوییم از رگ گردن به ما نزدیکتر است و درون انسان است. بهترین منبع برای رسیدن به این درک، کتاب "پله پله تا ملاقات خدا" نوشته عبدالحسین زرینکوب است. اما وقتی پژوهش و مطالعهای صورت نگرفته، فیلمساز متوجه نمیشود که شمس یک لاقبا، با آنچه شهاب حسینی بازی کرده و میگوید، از زمین تا آسمان تفاوت میکند.
بازیگر به اندازه خواسته و اندیشه کارگردان کار میکند و اینگونه پارسا پیروزفر و شهاب حسینی به درکی از مولانا و شمس نرسیدهاند و بدترین بازی خود را ارائه دادهاند.
روایت اشتباه و فلاش بک و فلاش فورواردهای متعدد و بیدلیل هم باعث شده به جای آنکه مخاطب شاهد تغییر و تحول پلهای مولانا و رابطه شمس و او شود، گمراه شود. نمونهاش چلهنشینی مولانا و شمس که به آن پرداخت نشده و فقط در دیالوگهای دهان پرکن و سنگین آن هم از زبان یک درویش خلاصه شده است. آقای فتحی با مفاخر این سرزمین چنین نکن!
http://www.banounews.ir/Fa/News/1200573/نقدی-بر-«مست-عشق»-آقای-فتحی-با-مفاخر-این-سرزمین-چنین-نکن!