آریا بانو - مصاف/برای
خرید عروسی رفتیم بازار،
خانواده هر کاری کردند یوسف حلقه برنداشت و گفت:
طلا برای مرد حرامه و من نمیخواهم از همین حالا زندگیام بر پایه حرام باشه... یوسف هر وقت
میوه یا خوراکی واسه
منزل میخرید، میگذاشت توی یک پلاستیک سیاه، میگفت ممکن است کسی ببیند و هوس کند، ولی توان
خرید نداشته باشد...
راوی: همسر شهید