آریا بانو
داستانک/ خرید عروسی
جمعه 19 آذر 1400 - 04:24:40
آریا بانو - مصاف/برای خرید عروسی رفتیم بازار، خانواده هر کاری کردند یوسف حلقه برنداشت و گفت: طلا برای مرد حرامه و من نمی‌خواهم از همین حالا زندگی‌ام بر پایه حرام باشه... یوسف هر وقت میوه یا خوراکی واسه منزل می‌خرید، می‌گذاشت توی یک پلاستیک سیاه، می‎گفت ممکن است کسی ببیند و هوس کند، ولی توان خرید نداشته باشد...
راوی: همسر شهید

http://www.banounews.ir/Fa/News/712524/داستانک--خرید-عروسی
بستن   چاپ