آریا بانو -
ایران / نوشتن کتاب خاطرات شهدا و ساخت فیلمهایی مربوط به حوزه دفاع مقدس، سالهاست که توسط هنرمندان و نویسندگان مورد توجه قرار گرفته است. آثاری که رهبر معظم انقلاب از آن بهعنوان گنجینه بسیار غنی و ذخیرهای بسیار عظیم در تاریخ ایران، جهان و
اسلام یاد میکنند. گنجینهای از نظر ایشان حائزاهمیت است که روایتی متقن داشته و به نوعی برشی از حقیقت باشد. حالا این حقیقت توسط برخی از رزمندگان آن دوران بازگو میشود تا نسل جوان قدردان امنیت و آرامش کشور باشد؛ امنیتی که ما را مدیون خون شهدا و ایثارگری رزمندگان دفاع مقدس کرد.
علی صادقی از آن دست رزمندگانی است که از ابتدای جنگ در جبهه حضور داشته و فیلمسازان و نویسندگان بسیاری به او رجوع میکنند تا حقایق را بازگو کند و به قولی داستان و روایت دیگران را راستی آزمایی کند. او که در جبهه گیلانغرب فعالیت بسزایی داشته و به تیمسار ملقب بوده، گروه چریکی شهید اندرزگو را راهاندازی کرده است و اکنون که چهل سال از جنگ میگذرد، خود گنجینهای است پر رمز و راز از اتفاقات آن دوران. او درباره موضوعات کتابها و فیلمهای جنگی به «ایران» میگوید: «اگر داستان تشکیل گروه اندرزگو را برایتان روایت کنم، میبینید چقدر با داستانهای دیگر متفاوت است. روایتها و داستانهایی که آن زمان به وقوع پیوستند، از بس دست به دست گشته و زبان به زبان گفته شده از حالت اصلیاش خارج شده و در نهایت به کتاب یا فیلمی با اطلاعاتی پر از اشتباه میرسیم، که ممکن است حتی فیلمساز هم نداند چه اتفاقی رخ داده است. در حقیقت از یک پراکندگی عجیبی که در تفکراتمان موجود است به اینجا رسیدهایم. بنابر این در آثار خلق شده، هنوز به اصل جنگ به درستی نپرداختهایم و به نوعی با اصل ماجرا فاصله داریم و اگر هم تاکنون کاری انجام شده بعضاً با دیدگاههای متعدد
سیاسی کار شده است. اگر این آثار را رصد کنیم، میبینیم که در رأس جریانات جنگ اختلافات آماری زیادی پیدا میشود و در نهایت بعضاً افرادی که در حوزه جنگ تحقیقاتی انجام میدهند، خیلی از مسائل را بایکوت میکنند.»
او درباره آثار موفق دفاع مقدس توضیح میدهد:«نویسنده یا فیلمسازی موفق است که بتواند جاذبه جنگ را بگوید. ما اگر توانستیم در گیلانغرب موفق باشیم، چون جاذبه داشت، گروهمان هم جاذبه داشت تا جایی که بچههای گیلانغرب ما را به فرماندهی پذیرفتند، در صورتیکه آنها چه دردانههایی داشتند. صفر خوشروان نمونهای مانند شهید همت برای آن منطقه بود.روضان مرادی که مانند شهید فهمیده در غرب بود و شهید بهنام محمدی و سایر رزمندگان گیلانغرب که هریک برای خود فرمانده بودند.ماشاءالله عزیزی نمونهای ناب بود. او وقتی به مأموریت شناسایی میرفت، از پشت تپه چادر عراقیها را نگاه نمیکرد و میرفت از پشت چادر داخل را میدید. سر یکی از شناساییها بود که پایش روی مین رفت. بعد ابراهیم هادی، رضا گودینی و جواد افراسیابی شبانه او را از روی مین برداشتند و به بیمارستان رساندند. پایش بشدت آسیب دیده بود و بعد هم، همان پا باعث شد تصادف کند و جانش را از دست بدهد. جنگ سراسر خاطرات این رشادتهاست. بستگی دارد چه کسی با چه نیتی بنویسد. اینکه چه کتابی خوب است یا اینکه چقدر به واقعیت نزدیکتر است؟ باید دید با چه هدفی نوشته شده است. بعضیها میخواهند خودشان را در جریان آن روزها مطرح کنند. گاهی اوقات حرف نمیزنم بخصوص در جاهایی که خودم بودم و میدانم چه شده، حرف نمیزنم و افراد دیگر را معرفی میکنم. علت هم دارد.حدیث
زیبایی از حضرت رسول اکرم(ص) نقل میکنم که به همین موضوع مرتبط است. ایشان میفرمایند: بدترین افراد کسى است که آخرت خود را به دنیایش بفروشد و بدتر از او آن کسى خواهد بود که آخرت خود را براى دنیاى دیگرى بفروشد.»
این رزمنده دفاع مقدس ادامه میدهد:« گاهی در کتابها غلو میشود و گاهی هم فیلمها هندی میشوند. اما کسانی مثل گلعلی بابایی که خودشان در جنگ بودند، کتابشان معتبر است. وقتی کتاب «تحریفات عاشورا» اثر استاد مرتضی مطهری را بخوانید و دخل و تصرف و تحریف در واقعه عاشورا را ببینید، متوجه میشوید که از واقعه دفاع مقدس هم چه تحریفاتی بیرون آمده. گاهی وقایعی از خود من تعریف میکنند که اصلاً اتفاق نیفتاده است.»
او درباره
فیلم علی رویین تن با نام «چریک» که درباره شهید ابراهیم هادی است و به تازگی مجوز ساخت گرفته، توضیح میدهد:«اکنون سه سال است که با کارگردان، فیلمنامه را سالمسازی میکنیم. او خیلی خوب داستان را پیش برده است و سه سال مطالعه کرده و همچنین گروهش را به مناطق جنگی بخصوص گیلانغرب برده است. او سعی دارد
فیلم را به سمت عرفان هادی سوق دهد.هر چند که این عرفان در دل خیلی از بچههای جنگ بود. کسانی که نماز شب میخواندند وخیلی آداب دیگر را بجا میآوردند.»
او در ادامه میگوید: «معتقدم شهیدان را از هم جدا نکنیم. همه عالی بودند. گاهی به برخی خانوادهها نگاه میکنم، 5 شهید از یک
خانواده مگر شوخی است! برخی فیلمسازان اول به
خانواده شهید نگاه میکنند، اگر مورد قبولشان بود کار انجام میدهند. برخیها هم
فیلم دفاع مقدس را برای فروش و کسب درآمد میسازند و بعضیها هم میخواهند مردم را به واقعیت نزدیک کنند. برخی از فیلمسازان عراقیها را شل و وارفته نشان میدهند و این یعنی بچههای ما هیچ کاری نکردهاند. ما آدم داشتیم که از جنگ در رفته است. عیبی هم ندارد تا همینجا آمده هنر کرده است، ما آدم داشتیم که نماز نمیخوانده، آمده جنگ و بعد نمازخوان شده است. اینکه بخواهیم صفر تا صد
فیلم را طوری بسازیم که اسطورهسازی کنیم، مخاطب ریزش پیدا میکند. باید حقیقت جنگ را نشان داد. اینگونه آثار در درازمدت نتیجه نامطلوبی در جامعه دارد. شهدا جایگاه خود را در بین مردم دارند. آنهایی که در این حوزه میخواهند کار کنند، اسطورهسازی نکنند و به دنبال منفعتطلبی یا مقابله با فرمایشات استاد مطهری نباشند که فایده ندارد. گاهی برخی فیلمسازان فقط به یک شهید خاص میپردازند. باید از سایر شهدا هم استفاده کنیم. داستانهای بسیار قشنگی در حوزه ادبیات داستانی جنگ وجود دارد و اینکه از افرادی بهعنوان
بازیگر استفاده کنیم که با چهره شهدا و رزمندگان شباهت زیادی داشته باشند.»
http://www.banounews.ir/Fa/News/778272/هنرمندی-موفق-است-که-جذابیت-های-جنگ-را-بگوید