چاپ

آریا بانو - رکنا / خانم وکیلی که به ‌دنبال آشنایی با یک مرد در فیسبوک با او ازدواج کرده بود، غم انگیزترین ماجرای زندگی‌اش را تجربه کرد.
این خانم وکیل 40 ساله با مراجعه به دادگاه خانواده شماره 2 ولنجک و ارائه دادخواستی به قاضی پرونده گفت: من که در خانه پدری دختری شاد و سرشار از آرامش بودم و 5 سال پیش درگیر یک رابطه احساسی شدم و تصمیم عجولانه‌ای گرفتم که غرورم را شکست و مرا به مرز پوچی و بی‌هدفی کشاند.
این دخترجوان که پشیمانی در چهره اش نمایان بود ، ادامه داد: یک دورانی دختردرسخوان خانواده بودم. چندین خواستگاربرایم آمد که موقعیت اجتماعی خوبی داشتند ، اما من با سختگیری‌های بیش از حد به آنها جواب رد دادم و خیلی مصمم می‌گفتم فعلاً می‌خواهم ادامه تحصیل بدهم. دوران تحصیل و دانشگاه به سرعت گذشت. در رشته حقوق فارغ التحصیل ودر کار وکالت مشغول شدم.
با گذشت زمان تعداد خواستگاران دل بخواهم کم شد . در همین اوضاع و احوال بود که در فضای مجازی(فیسبوک ) با پسر جوان ایرانی به نام رامین که مهندس کامپیوترو ساکن کشور بلژیک بود، آشنا شدم. رامین می‌گفت با توجه به اینکه درغربت زندگی می کند ، دنبال یک شریک خوب و شایسته برای زندگی‌اش است. ارتباط ما در فضای مجازی نزدیک به 6 ماه طول کشید . رامین نسبت به من ابراز علاقه مندی کرد و پیشنهاد ازدواج داد . حسابی اسیر احساسات هیجانی شده بودم. موضوع را با پدرو مادرم درمیان گذاشتم ، والدینم راضی نبودند و متأسفانه با وجود مخالفت خانواده‌ام به خواستگاری پسر مورد علاقه‌ام جواب مثبت دادم .
از آنجایی که رامین در ایران سکونت نداشت و پناهنده کشور بلژیک بود با پدرش هماهنگ کرد و در استانبول به وی وکالت داد تا من به عقدش دربیایم . بدین ترتیب مقدمات عقدمان در تهران فراهم شد و با 110 سکه بهار آزادی با وی پیمان زندگی بستم.
بنابراین قرار شد، اومقدمات اقامت مرا در کشور بلژیک فراهم کند، بعد از عقدمان ازطریق تلفن و شبکه های اجتماعی با یکدیگر در ارتباط بودیم هربار از وی درباره اقامتم سوال می کردم ، می گفت پیگیرکارهایم است با گذشت 4سال و نیم وعده در اسفندماه سال گذشته ارتباط تلفنی و مجازی رامین با من قطع شد چندین بار با اوتماس گرفتم جوابگو نبود تا اینکه درفضای سایبری برایم پیامکی گذشته بود به خاطر اینکه قادر به گرفتن اقامت برایم نشده است ، او راحلال کنم .
با دیدن این پیامک شوکه شدم و... بازم چندین بار شماره وی را گرفتم اما پاسخی دریافت نکردم اکنون با گذشت 5 سال از این ماجرا به دادگاه آمدم تا به صورت غیابی از همسرم جدا شوم . حالا می‌فهمم چقدر اشتباه کرده‌ام. رامین آن فرد شایسته‌ای نبود که فکرش را می‌کردم.
حالا درخواست طلاق غیابی از همسرم را دارم و از این بلاتکلیفی خسته شده ام.