آریا بانو - افسردگی و استرس از عوامل پیدایش رفتارهای خطرناک در حین رانندگی به حساب می آید. استرس و افسردگی منجر به شکل گیری رفتارهای خطرناک در حین رانندگی می شوند.
افسردگی، انجام رفتارهای پرخطری مانند حرف زدن با موبایل در حین رانندگی، سرعت بالا و نبستن کمربند ایمنی را باعث می شود.
داروهای ضدافسردگی بر مهارت رانندگی افراد تأثیر منفی دارد.
افرادی که داروهای ضدافسردگی استفاده می کنند از تمرکز و توجه ضعیف تری برخوردارند.اما به گفته پژوهشگران هنوز بطور کامل معلوم نیست که کاهش مهارت مصرف‌کنندگان داروهای ضدافسردگی بخاطر تأثیر مستقیم داروهاست یا بخاطر وضعیت ناشی از ابتلای به افسردگی.

بیمارانی که داروهای ضدافسردگی استفاده می کنند باید موقع رانندگی یا انجام کارهایی که به تمرکز و توجه نیاز دارد، احتیاط کنند.
بعضی از اشخاص هنگامی که دغدغه ذهنی دارند، شادند، ناراحتند و در کل به هر بهانه و دلیلی دوست دارند پشت فرمان بنشینند تا روحیه خویش را عوض کنند.
گرچه رانندگی با وضعیت عصبانی یا بیش از حد ناراحت بسیار پرخطر است، ولی جالب است بدانید رانندگی کردن برای بسیاری از اشخاص خواصی مانند کاهش دغدغه ذهنی و حس ارامش را به ارمغان می آورد.
افرادی که عادت به رانندگی دارند در صورت ترک این عادت حتی برای یک ماه، علایمی مانند بداخلاقی و عصبانیت را نشان می دهند. درواقع به نظرمی رسد رانندگی برای این اشخاص مانند یک مخدر آرامبخش عمل می کند.
پژوهش ها نشان میدهد افرادی که تازه رانندگی را آموخته اند و پشت فرمان می نشینند هم احساساتی مثبت تر از زمانی دارند که رانندگی بلد نبودند و در صندلی شاگرد می نشستند.
مهارت رانندگی میتواند باعث افزایش عزت نفس و خودباوری اشخاص شود و در مواقعی که شخص احتیاج به تنهایی و ارامش دارد هیچ محیطی به اندازه محیط داخلی ماشین به او برای رسیدن به ارامش کمک نمی کند. شاید بر همین مبنا است که بسیاری از اشخاص برای ماشین خویش نام انتخاب می کنند و به ماشین خویش بی اندازه وابسته هستند.
ولی باید باز هم تأکید کنیم که این موارد صرفا برای حالات روحی خفیف صدق می کند و بهتر است در مواقعی که خشم، عصبانیت، غم و اندوه شدید داریم، رانندگی نکنیم.

چنانچه دچار افسردگی شدید و اختلال های خواب هستیم باید حتماً تحت نظر پزشک باشیم و پس از بهبودی کامل پشت فرمان بنشینیم و رانندگی کنیم.
به گفته یک پژهشگر افسردگی و استرس در جامعه ما به حد بحران رسیده و اکثر مردم به درجاتی دچار استرس و افسردگی هستند. سختی های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و نبود آینده روشن و مشکلات بیکاری وناامیدی و تنش های موجود در جامعه و نبود شادی و نشاط در جامعه در طول دهه های قبل است سبب افزایش استرس و افسردگی و اعتیاد و بیخوابی و اختلال های خواب در جامعه شده است.
بعضی اشخاص چند شغله هستند و بیش از یک شیفت کار می کنند و بعضی اشخاص در یک شبانه روز بیش از 8 ساعت رانندگی می کنندکه باید اقداماتی در زمینه اصلاح این شرایط انجام گیرد.
گردآوری: بخش روانشناسی بیتوته