آریا بانو

آخرين مطالب

از هند تا ایران؛ سوگ‌سروده‌های شاعران در فراق «رئیس جمهور شهید و همراهان ایشان» گوناگون

از هند تا ایران؛ سوگ‌سروده‌های شاعران در فراق «رئیس جمهور شهید و همراهان ایشان»
  بزرگنمايي:

آریا بانو - باشگاه خبرنگاران / شاعران فارسی‌زبان از کشور‌های ایران، افغانستان، هندوستان و پاکستان با انتشار تازه‌ترین سروده‌های خود با رئیس جمهور شهید و همراهان ایشان وداع کردند.
 نشست ادبی «رئیس جمهور شهید و همراهان ایشان»، شامگاه چهارشنبه؛ دوم خردادماه، در شب تشییع میلیونی شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی و هیئت همراه ایشان با حضور شاعران کشور‌های مختلف حوزه ایران فرهنگی با مدیریت علیرضا قزوه و اجرای سیدمسعود علوی‌تبار به‌میزبانی گروه بین‌المللی هندیران برگزار شد.
سید مسعود علوی‌تبار، شاعر و فعال فرهنگی در ابتدای این جلسه گفت: حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) در حدیثی می‌فرمایند: «یکی از محبوب‌ترین راه‌ها به‌سوی خدا (این) دو قطره است:؛ قطره اشکی در دل شب (از ترس خدا) و قطره خونی که در راه خدا ریخته می‌شود.»، حال قطره‌های خون شهدای ما بر زمین ریخته شد و در سوگ آنان فضای شهر تهران در یک تشییع باشکوه، سراسر آکنده از اشک و گریه و شیون بود. تهران یکی از پرعاطفه‌ترین و اندوه‌بارترین روز‌های خود را پشت‌سر گذاشت. تشییع چندمیلیونی شهید سید ابراهیم رئیسی و دیگر یاران شهیدش که تداعی‌کننده مراسم تشییع میلیونی حضرت امام خمینی (ره) بود، به‌خوبی نشان داد که خدمت‌گزار مردم بودن بزرگترین موهبت الهی است که می‌تواند نصیب انسان شود.

آریا بانو

عزت به اهتزار در آمد چه پرچمی!
سردار دیپلماسی دوران چگونه‌ای؟
تبریزِ سینه‌چاک نبینم غم تو را
تبریز‌ای سرای حبیبان چگونه‌ای؟
او یک نفر نبوده که او آل هاشم است
محراب جمعه در غم هجران چگونه‌ای؟
این "مالک است" یا گل لیلا؟ چه صحنه‌ای
انگشتر عقیقِ بیابان چگونه‌ای؟
باید عبا برای علی‌اکبر آورند‌ای پاره‌های پیکر میدان چگونه‌ای؟‌ای موسوی به علقمه رفتی بدون مشک
باران گرفته ... در دل باران چگونه‌ای؟
شرمنده از حفاظت این خیمه نیستی‌ای داده جان بر سر پیمان چگونه‌ای؟
 دریا دوباره دست تو را از حرم گرفت
عباسِ بالگرد شهیدان چگونه‌ای؟
پرواز با غم خلبان‌ها چه می‌کنی؟‌ای آسمان بدون عقابان چگونه‌ای؟
"او خستگی نداشت... رئیسی عزیز بود"‌ای جمله‌های سینه سوزان چگونه‌ای؟
جز خوبی از کبوتر مشهد ندیده‌ایم‌ای آستان قدس! تو الان چگونه‌ای؟
جواد اسلامی
رسم ما این بوده مرد خانه در سنگر بمیرد
مرد میدان که نمی‌بایست در بستر بمیرد
مرگمان بادا که از ما رو بگرداند شهادت
مرگمان بادا که روزی سعی بال و پر بمیرد
بر شهادت فخر دارد دست مظلومان گرفتن
خادم این خطه می‌خواهد بر این باور بمیرد
این مدار گریه، این جمعِ در اندوهت پریشان
برندارد دست از راه تو حتی گر بمیرد
تا نیفتد آخرین بُت پای مظلومان، مبادا
رسم ابراهیم در تاریخ این کشور بمیرد
احمد رفیعی وردنجانی
شُهرت عشاق چیست؟ سبز، ولایی شدن
برکت این باغ چیست؟ سُرخ، فدایی شدن
عشق همین است و بس، گفتن از او هر نفس
زیر لوایِ حسین (ع) کرب و بلایی شدن
هرکه خرابش شود می‌شود آبادِ او
مرغِ اسیرش چِه‌شد طعمِ هوایی شدن
در حرم امن دوست، هرچه رسد لطف اوست
کسوتِ سلطانی است، غرقِ گدایی شدن
هر که نشد بندِ خاک، شد دلِ او پاک‌پاک
سر زند از خاک او سروِ سمایی شدن
فیضِ عبادت بَرَد خادمِ خلقِ خدا
بین همین مردم است راهِ خدایی شدن

می‌شود آخر ز دوست اذن شهادت گرفت
شد به مسیرش شهید، با شهدایی شدن
گر چه رجایی برفت راه رجا بسته نیست
هست رئیسی شدن، عینِ رجایی شدن
چاره کجا؟ جز ادب، تا که در این تاب و تب
روحِ غزل می‌کند میلِ رباعی شدن:
مشمولِ دعای خیرِ حضرت شده‌ای.
چون خادم کویِ او و ملت شده‌ای
پیداست که خدمتت پسندیده شده
حالا که شهیدِ راه خدمت شده‌ای
احمد شهریار (پاکستان)
سوی تب و تابِ عشق عازم شده‌ای
پروانه‌ترینِ آلِ هاشم شده‌ای
در یک آتش چرا دو تا ابراهیم؟‌ای مرد، چقدر حاج قاسم شده‌ای
فاطمه نانی‌زاد
ببین آسمونم دلش ابریه
مثه چشم ما حال بارون داره
ببین آب و جارو زده کوچه رو
آخه می‌دونه ماه، مهمون داره
اذون میدن ایوون و گلدسته‌ها
حرم صحن در صحن، گل‌کاریه
میاد خادمش امشب از راه دور
دلا تنگه، اشکا اگه جاریه
پر از لاله شد جنگل و کوه و دشت
بهاره ولی نه، زمستون شده
تموم مسیر شهادت براش
شقایق، شقایق، چراغون شده
رجایی، بهشتی، سید رضی
تو آغوش سردار می‌بینمش
هنوزم پی کار این مردمه‌
نمی‌خوابه، بیدار می‌بینمش
سلام خدا بر تو‌ای آینه
سلام خدا بر دل روشنت
شهادت پر و بال پرواز تو
سلام خدا بر تو و گلشنت
ابراهیم میر
از حنجره فریاد سکوت آوردند
دریای ِعطش از برهوت آورند‌ای عشق بگو سلام بر ابراهیم
آیات تو را از ملکوت آوردند
کمیل کاشانی
نگاهی به میز ریاست نداشت
همه عمر جز خیر و خدمت نداشت
دلش را سند زد به نام رضا
و جز این به چیزی رضایت نداشت
پرید از قفس روح آزاد او
در این دهر قصد اقامت نداشت
رئیسی که در مدت دولتش
تکبر به آحاد ملت نداشت
شنیدم که در مدت خدمتش
شبی تا سحر خواب راحت نداشت
گلایه نکرد از بد اندیش‌ها
و از طعنه‌ها هم شکایت نداشت
دلش مثل آئینه پاک و زلال
غباری ز قهر و کدورت نداشت
کسی مثل او در مسیر تلاش
چنین غیرت و عزم و همت نداشت
به آنچه که می‌خواست آخر رسید
تمنا به غیر از شهادت نداشت
خدیجه دیلمی
چه راحت می‌روند از دست خوبان
چه دردی می‌کشد امروز ایران
ولی در باورم هم نیست هرگز
که خالی می‌شود از مرد، میدان
ایمان طرفه
از دوش آتش، بار را بردار ابراهیم!
پرواز کن! پروازِ بی‌تکرار ابراهیم!
اردیبهشتت بهمنی از داغ جاری کرد
بر ما خبر‌ها می‌شود آوار ابراهیم!
پیراهنت را با بشیری معتمَد بفرست
مُردیم از این اخبارِ لاکردار ابراهیم!
سرباز‌ها از رفتن سردار‌ها گیجند
سردارْ قاسم رفته یا سردارْ ابراهیم؟
آهوی مضمون! سیر دیدی ابن موسی را؟
چیزی بگو از وعده‌ی دیدار ابراهیم!
هرجا که ابراهیم ماندن کار سختی بود
بر خود گشودی آتش اخطار ابراهیم!
زخم زبان‌ها بر لبت شعری نمی‌افروخت
خاموش ماندی، حافظ اسرار! ابراهیم!
در جنگلی از مِه رهامان کردی و رفتی
برگرد مؤمن! مرد مشعل‌دار ابراهیم!
سیده فرشته حسینی
از زمین دل کنده با شوق شهادت آمده
آسمان آغوش بگشا مرد خدمت آمده
خسته‌ی راه است و بعد از سال‌های نوکری
بال و پر زخمی برای استراحت آمده
در شب میلاد، جان تقدیم کرده است اینچنین.
او برای خدمت و عرض ارادت آمده
با عبای خونی و با آن عقیق سوخته
خادمی دلتنگ به قصد زیارت آمده
کاش می‌گفتند در اخبار صبح واقعه
از سفر این‌بار هم سید سلامت آمده
نوبهار‌ای کاش برمی‌گشت به تقویم ما
کاشکی از شعله بر می‌گشت ابراهیم ما
محمدعلی یوسفی
رفتی سفرت به خیر‌ای ابراهیم
رفتی به کجا؟ چگونه؟ کی؟ ابراهیم
از نوش کدام باده سرمست شدی؟
خوردی ز کدام جام، می‌ابراهیم؟
سیده فاطمه صغری زیدی (هندوستان)
قصد خدمت خواب از چشمش ربود
خستگی در عزم و در کارش نبود
خادمی را شأن خود فهمیده بود
شاید او خواب قیامت دیده بود
نور حق از چهره اش معلوم بود
او صدای ملتی مظلوم بود.
چون حسین فاطمه پر پر شد او
هم چو جدش بی تن و پیکر شد او
طبل شادی می‌زند شمر زمان
الامان‌ای مهدی صاحب زمان
درد مظلومان دو چندان گشته است
حامی و سردار خوبان رفته است
یاد یاران ولایت زنده‌باد
یادشان در قلب‌ها پاینده باد
محمد فاطمی‌منش
در بین هجوم مرگ از جان رسته
ماندیم اگرچه زخمی و دل خسته
بگداخته، طاقت و صبوری کردیم
پروانه شدیم، دسته دسته دسته
شعبان کرم‌دخت
مرد لبخند و التماس دعا
معرفت از صداش می‌بارید
در دلش آفتاب جریان داشت
از لبش نور ماه می‌تابید
جان پر از آیه‌های زیبایی
دست‌ها روشن از هزار امید
چشم‌هایش زلال و معنی‌دار
نیست در مهربانی‌اش تردید
مشهدی مردی عاشق تبریز
گامش از شرق تا به غرب رسید
مثل تصویرش آسمانی بود
بیقرار از سرای خاک پرید
رسول شریفی
از تهمت و طعنه‌ها تو راحت شده‌ای
الگو و نمادی از صداقت شده‌ای
در بدرقه‌ات سوختگان آمده‌اند‌ای مرد! چقدر بی نهایت شده‌ای؟!
عاطفه جعفری (افغانستان)
مه بود و آه رنگ خبر‌ها پریده بود
مه بود و ماه قامتش از غم خمیده بود
مه بود و باد بین درختان سوگوار
دنبال بالگرد تو، هرسو دویده بود
 بعد از شبی دقیقه دقیقه رجا و خوف
ساعت به هشتِ صبحِ شهادت رسیده بود
گل داده بود زخم تو در شیب دیزمار
آتش تمام راه گل لاله چیده بود
با جان هنوز می‌شنود مشکل مرا
آن گوش‌ها که زخم‌زبان‌ها شنیده بود
عطر حضور تو چقدر حرف تازه داشت
با نسل نورسی که بهشتی ندیده بود‌ای دیده در رضایت مردم رضای او‌ای خادمی که مشی و مرامت پدیده بود
دست تو مزد خدمت خود را چنین گرفت
از دست‌های حق که تو را برگزیده بود.
چون حاج قاسم، آن شبِ بی بازگشتِ سرخ
انگشتر عقیق تو در خون تپیده بود
صامره حبیبی
غمگین بگیر بر دوش تابوت یار خود را‌ای عشق می‌شناسی خدمتگزار خود را
باران و ابر بی‌تاب چشم ستاره بی‌خواب
حالا کجا بیابی صبر و قرار خود را
در قتلگاه عشاق از او نشان بجویید
در رقص خون ببینید نقش نگار خود را
از تیر طعن و کینه هرگز نمی‌هراسید
بر روی دوش خود داشت او چوب دار خود را
بین سران سری بود عمار دیگری بود
ایمان خالصش داشت وزن و عیار خود را
اردیبهشت ما داشت عطر فراق و ماتم
با خود به آسمان برد بوی بهار خود را
هرگز کسی نفهمد حال تو را مگر که
از دست داده باشد دار و ندار خود را
اشک روان ما نیست آبی به روی آتش
در قلب ما نهاده سنگ مزار خود را
شهلا کلبعلی
میلاد رضا رئیس جمهور شدی
تو خادم بی‌کسان رنجور شدی
آنقدر جلا گرفتی از شمس شموس
میلاد دگر شعله زدی نور شدی
سیده کبری حسینی بلخی (افغانستان)
چرا این قدر امشب صورت این ماه غمگین است؟
نه منزل می‌دهد راهم نه بیرون جای تسکین است
دلم از صبح دارد مثل سیر و سرکه میجوشد
دل آیینه هم تب دار و پر تشویش و چرکین است
سر گلدسته‌ها نقاره بی‌هنگام میکوبد
حرم پر نغمه‌های سوره رحمان و یاسین است
سحر شد، شب گذشت و خواب راه چشم را گم کرد
کنار حوض رفتم آب و کاشی نیز چین چین است
خبر از اول شب با دلم انگار لج کرده
چرا در قصد آزار دل این زار مسکین است؟
یکی می‌پرسد اینگونه چرا بی‌تابی‌ای شاعر
عزیزی در سفر دارم چه جای صبر و تمکین است
بیا سید به سمت خانه امیدمان خندان
که آیین تو لبخند است و سوغات سفر این است
ز قربانگاه خود این قوم با پا بر نمی‌گردند
که ابراهیم ما را راه و رسم عاشقی این است
میترا ملک‌محمدی
نگاهی کردی و با قلب‌هامان گفتگو کردی
به لبختدت تمام زخم‌هامان را رفو کردی
 مبادا آه مظلومی، مبادا اشک مهجوری...
چه رفتاری شما با مردم با آبرو کردی
 دلت را خالی از اندیشه‌های سمی دشمن.
توکل بر خدا از دشمنان کینه جو کردی
 کجایی آی ابراهیم؟ ابراهیم... ابراهیم...
یکی پرسید هرجا را که باید جستجو کردی؟
 سفر کردی ازین معبر تبر بر دوش ابراهیم
تو با باران و سقاخانه مشهد وضو کردی
 شهید خدمت بی‌ادعامان، آی ابراهیم
کریمانه به سمت قبله حاجات رو کردی
فدای صبر ایوب و دل آیینه‌ات، گفتند.
شهادت را خودت در سجده هایت آرزو کردی

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1205550/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

اسپاگتی جالب فضایی

دیدم که جانم می رود

سرنوشت متخلفان فساد در فوتبال چه خواهد شد؟

شروع مقتدرانه اسپانیا در زمین و فضای مجازی

یاکین: سوئیس این بار مدعی است

اسپالتی: ایتالیا ایده‌آل نبود اما رضایت دارم

بیانه انجمن همسران شهدای استان فارس در دعوت به مشارکت در انتخابات

پیکر یکی از مفقودین سیل جاده چالوس پیدا شد

دیدار استاندار بوشهر با مادر شهید «سید امیر مظفر موسوی»

نارضایتی اسپالتی با وجود شروع 3 امتیازی ایتالیا در یورو 2024

تحلیل دیدار ایتالیا - آلبانی از زبان عزیزی و دژاگه

کشف 1000 گنج باستانی در عمق 1500 متری دریا / عکس

بهم رسیدن خواننده سریال روزگار جوانی و خانم بازیگر دهه 70 بعد از 24 سال !!

باورم نمی‌شد قرار است در یورو بازی کنم

کیه‌زا خاطره یورو 2020 را زنده کرد

مهاجم استقلال داماد شد

نتایج روز دوم و برنامه روز سوم مرحله گروهی یورو 2024

کیش گردی پریا پرتوی فرد و نگاهی متفاوت به تیپ و استایل خاصش در رستوران ساحلی

حسینی: گل مس هدیه خودمان بود

باقری: خیلی راحت می‌توانستیم پیروز بازی باشیم

لطفی: این فصل خیلی زحمت کشیدیم

خسروی: اگر دل کسی را شکستم، عذرخواهی می‌کنم

تحلیل صالح از دیدار اسپانیا - کرواسی یورو 2024

مرفاوی: نکونام نمره قبولی گرفت؛ نیاز به تغییر کادر فنی نیست

کیه‌زا بهترین بازیکن مصاف ایتالیا و آلبانی لقب گرفت

دستیابی نمایندگان تالو ایران به 4 مدال در بازی‌های بریکس

چهره جدید الیکا ناصری «ابرا» سریال یاغی در صحنه تئاتر جدیدش / بازی تئاترش هم حرف نداره

مغز هنگام خواب سعی می‌کند آینده را پیش‌بینی کند

خلاصه بازی ایتالیا و آلبانی

بیهقی : سیاست هیات مدیره حفظ تیم است

نوری: شاگردی مجتبی حسینی برایم افتخار بود

صعود به فینال با آلترناتیو گلرهای اصلی!

تمجید جالب کاپیتان مس از آلومینیوم اراک

حاجی عیدی: بودجه ما خیلی پایین بود

جراحت صورت علیرضا علیزاده بر اثر اصابت بطری آب

ایتالیا 2-1 آلبانی؛ خبری از شگفتی نبود؛ امیدوارکننده اما متزلزل

تغییر چهره باور نکردنی رایان سرلک کاوه سریال زیرخاکی در گذر زمان 10 ساله اش / یکی دیگه شده

نویدکیا: سپاهان را دوست دارم، اما جام می‌خواهم

پیشنهاد اروپایی برای ملی‌پوش جوان ایران

خداحافظی کمک داور سرشناس لیگ از قضاوت

مورایس: گل‌گهر برد ما را مهم‌تر کرد

نویدکیا: فینال را هر کجا برگزار کردید قزوین برگزار نشود

خطر جدی روی دروازه ایتالیا در دقیقه 90

المیرا شریفی مقدم مهمان ویژه جشن تولد بازیگر خواب و بیدار / چیدمان یک میز ساده و بدون تجملات

تشویق ایسلندی بازیکنان سپاهان با هواداران

رضائیان پس از بازی پیراهنش را به هواداران اهدا کرد

دلافوئنته: تمام اسپانیا به این تیم افتخار می‌کنند

انتقاد از ستاره کرواسی؛ پستش را گم کرده بود!

سپاهان: مترجم تیم و سیاوش زخمی شدند

علیمحمدی: تیم آلومینیوم واقعا تاکتیکی و دونده بود