آریا بانو

آخرين مطالب

تکرارناپذیریِ یک معمولی در فصل هفتم پایتخت خانواده

تکرارناپذیریِ یک معمولی در فصل هفتم پایتخت
  بزرگنمايي:

آریا بانو - باشگاه خبرنگاران / «پایتخت» همیشه در تلفیق طنز با مسائل اجتماعی پیشتاز بوده، اما در فصل هفتم این پیوند به اوج خود می‌رسد.
 سیر هفت‌گانه «پایتخت» در امتداد نگاه محسن تنابنده در هر فصل، اگرچه شمایل تازه‌ای از جامعه ایرانی را به تصویر ‌می‌کشد و با ظرافتی طنزآلود اما ریشه‌دار، تماشاگر را وادار به خنده و اندیشه می‌کند، اما در این نوشتار قصد داریم فصل هفتم این مجموعه را به عنوان یک اثر مستقل تلویزیونی بررسی کنیم.
فصل هفتم «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم و نویسندگی محسن تنابنده، با همان ترکیب آشنای شخصیت‌ها بازگشت، اما این‌بار با روایتی پیچیده‌تر، موقعیت‌هایی جدی‌تر و لایه‌های عمیق‌تری از نقد اجتماعی. هرچند این فصل نیز از ضعف‌هایی در ساختار روایی رنج می‌برد، اما توانسته با حفظ روح اصلی سریال و تزریق دغدغه‌های روز جامعه، خود را در جایگاه یکی از مهم‌ترین فصل‌های این مجموعه تثبیت کند.
فیلمنامه فصل هفتم پایتخت، شاید بیش از همیشه بر نقد اجتماعی متمرکز شده است. اگرچه در فصول پیشین نیز مضامین اجتماعی نظیر بیکاری، مهاجرت، شکاف طبقاتی و ناکارآمدی‌های اداری در متن ماجراها حضور داشتند، اما در این فصل، این مضامین از حاشیه به متن آمده‌اند. از همان قسمت‌های ابتدایی، داستان به جای تمرکز صرف بر موقعیت‌های کمدی، وارد قلمرو مسائل جدی‌تری همچون طلاق، توجه به نهاد خانواده، تورم و مشکلات اقتصادی می‌شود. این تحرک اجتماعی در متن داستان، آن را از یک سریال صرفاً سرگرم‌کننده فراتر می‌برد و به اثری تبدیل می‌کند که آیینه‌ای از واقعیت جامعه امروز ایران است.
یکی از نقاط قوت اصلی فیلمنامه، تداوم و رشد شخصیت‌هاست. نقی معمولی هنوز همان مرد ساده‌دل شمالی است که در میان بحران‌های مدرن گرفتار آمده، اما در فصل هفتم وجهی جدی‌تر، گاه مأیوس و حتی تلخ‌تر نیز به خود می‌گیرد. ارسطو، با وجود شوخ‌طبعی همیشگی‌اش، آینه‌ای از نوسانات روانی و فشارهای بیرونی جامعه است. شخصیت هما هم، که همواره یکی از ستون‌های تعادل در خانواده بوده، در این فصل بیش از هر زمان دیگری با تضادهای درونی و مسئولیت‌های بیرونی دست‌وپنجه نرم می‌کند. فیلمنامه توانسته این شخصیت‌ها را از تیپ‌های کمیک صرف، به کاراکترهایی دارای عمق و ابعاد پیچیده تبدیل کند.
البته باید گفت که در نیمه دوم سریال، به‌ویژه بعد از قسمت یازدهم، روایت کمی از ریتم و انسجام می‌افتد. طنز کم‌رنگ‌تر می‌شود و بخش‌های اجتماعی با تأمل بیشتری روایت می‌شوند. این چرخش سبکی، اگرچه برای بخشی از مخاطبان عادت‌کرده به فضای کمیک سریال چالش‌برانگیز بود، اما از منظر یک اثر جدی و چندلایه، نقطه قوتی محسوب می‌شود که نشان می‌دهد سازندگان از تکرار صرف گریزان‌اند.
بازار
سیروس مقدم، پس از گذشت بیش از یک دهه از آغاز پخش «پایتخت»، همچنان تسلط مثال‌زدنی خود بر کارگردانی این جهان بومی و خاص را حفظ کرده است. استفاده از لوکیشن‌های واقعی، طراحی صحنه‌هایی که به‌درستی حس شهرهای شمال ایران را منتقل می‌کنند، و هدایت دقیق بازیگران، همه از ویژگی‌های ثابت سبک مقدم است که در فصل هفتم نیز با قوت ادامه پیدا کرده است.
یکی از ظرایف کارگردانی این فصل، انتخاب نماهای بسته در لحظات دراماتیک و تقطیع سریع در صحنه‌های کمیک است که باعث می‌شود تماشاگر میان خنده و تأمل، مدام جابه‌جا شود. به‌ویژه در سکانس‌هایی که گفت‌وگوهای خانوادگی به ورطه‌ی مشاجره می‌رسند، انتخاب میزانسن‌ها و قاب‌بندی‌ها به انتقال بار عاطفی صحنه کمک شایانی کرده است.
از طرف دیگر ریتم کلی روایت، به‌ویژه در نیمه نخست فصل روان و حساب‌شده است. موقعیت‌های طنز به‌درستی در بستر واقعیت‌های اجتماعی قرار گرفته‌اند و کارگردانی موفق شده از افتادن در دام لودگی پرهیز کند. هرچند در چند قسمت پایانی داستان قدری کش‌دار و با ریتمی کندتر دنبال می‌شود اما انسجام کارگردانی تا پایان حفظ شده و پایان‌بندی سریال نیز با در نظر گرفتن جمع‌بندی نسبی سرنوشت شخصیت‌ها، قابل قبول است.
بدون شک یکی از رازهای موفقیت همیشگی «پایتخت»، اتکای آن به گروهی از بازیگران است که نه‌تنها از ابتدا در سریال حضور داشته‌اند، بلکه طی این سال‌ها چنان با نقش‌هایشان یکی شده‌اند که تشخیص مرز بین بازیگر و کاراکتر دشوار شده است.
محسن تنابنده در نقش نقی معمولی، همچنان ستون اصلی سریال است. او در این فصل با لحنی پخته‌تر، هوشمندانه‌تر و کنترل‌شده‌تر بازی می‌کند. شوخی‌هایش به‌جا و موقعیت‌محورند، و در صحنه‌های احساسی، به‌ویژه هنگام مواجهه با بحران‌های خانوادگی، به‌طرزی قابل توجه از ظرفیت‌های دراماتیک بازیگری‌اش بهره می‌برد.
احمد مهران‌فر نیز در نقش ارسطو، با وجود حفظ لحن همیشگی و طنازی‌های اغراق‌شده‌اش، در این فصل با نوعی سردرگمی درونی بازی می‌کند که به باورپذیری شخصیت‌اش افزوده. ارسطو در فصل هفتم، دیگر فقط رفیق بامزه نقی نیست، بلکه انسانی است که در میانه بحران‌های زندگی، هنوز هم می‌خواهد بخندد، اما خنده‌اش تلخ‌تر شده است.
ریما رامین‌فر در نقش هما، همچنان استوار، عاقل و متین ظاهر می‌شود؛ زنی که ستون خانه است و هرچند گاهی در برابر طوفان‌ها می‌لرزد، اما هیچ‌گاه فرو نمی‌ریزد. بازی او در این فصل، بیش از همیشه مبتنی بر سکوت‌ها، نگاه‌ها و لحظات تأمل است، که گاه از هر دیالوگی تأثیرگذارتر عمل می‌کنند.
«پایتخت» همیشه در تلفیق طنز با مسائل اجتماعی پیشتاز بوده، اما در فصل هفتم این پیوند به اوج خود می‌رسد. طنز این فصل، بیش از گذشته ریشه در موقعیت‌های واقعی دارد و سازندگان آن با هوشمندی، طنز را به ابزاری برای نقد تبدیل کرده‌اند، نه برای پنهان کردن حقیقت. 
خنده‌های مخاطب، اغلب با تأمل همراه است؛ گویی هر شوخی، پرده‌ای است که بر واقعیتی تلخ کشیده می‌شود. این رویکرد، سریال را از سطح یک کمدی خانوادگی صرف، به سطح یک طنز اجتماعی ارتقا می‌دهد؛ چیزی شبیه آنچه در آثار ماندگار تلویزیونی دهه‌های گذشته شاهدش بودیم.
از دیگر نقاط قوت این فصل، پرداختن به روابط انسانی در دل بحران‌هاست. رابطه پدر و پسر، خواهر و برادر، همسران، دوستان قدیمی؛ همه این‌ها در بستری واقعی روایت می‌شوند و تماشاگر را با خود همراه می‌کنند. مهم‌تر از همه، آن‌چه باقی می‌ماند، حس همدلی است با مردی معمولی که همچنان امید دارد، با خانواده‌ای که اگرچه می‌لرزد، اما از هم نمی‌پاشد.
«پایتخت 7» اثبات می‌کند که این مجموعه هنوز حرف برای گفتن دارد. با وجود گذشت بیش از یک دهه، شخصیت‌ها نه‌تنها تکراری نشده‌اند، بلکه رشد کرده‌اند و همراه با تحولات جامعه، پیچیده‌تر، انسانی‌تر و واقعی‌تر شده‌اند. سریال توانسته با تلفیق طنز و نقد اجتماعی، مخاطب را همچنان با خود نگه دارد و حتی او را وادار به بازنگری در مسائل روزمره زندگی کند.
نکته مهم‌تر اینکه پایتخت به یک برند فرهنگی تبدیل شده است؛ برندی که فقط متعلق به صداوسیما یا یک گروه تولید نیست، بلکه بخشی از خاطره جمعی مردم ایران است. اگرچه حفظ کیفیت در فصل‌های بعدی نیازمند جسارت در نوآوری و پرهیز از تکرار است، اما ظرفیت ادامه این مسیر هنوز وجود دارد ــ به شرط آن‌که به‌جای تکیه صرف بر فرمول‌های موفق گذشته، به دغدغه‌های واقعی امروز و فردای جامعه نگاه شود.
در پایان، شاید بتوان گفت «پایتخت 7» بیش از آن‌که یک فصل دیگر از یک سریال باشد، پژواک خنده‌ها و دردهایی است که هر ایرانی، در دل خود، تجربه کرده است. پژواکی که هنوز هم ارزش شنیده شدن دارد.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1392825/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

مردی با کلت کمری، همسر سابق و برادرش را کُشت

حکمت/ ره‌آورد دوستى پدران

تلاش در کار عبادت است!

خوشمزه ترین و راحتترین دسر شکلاتی

چه غذاهایی برای افراد بلغمی مناسب است؟

سه راز مهم برای اینکه مانتوهات سالها سالم بمونن

ناسا اولین ژنراتور فضایی انرژی هسته‌ای جهان را آزمایش می‌کند

خودشناسی از دید دکتر شکوری

روی باباتو زمین ننداز

سکانسی از فیلم «فروشنده» به مناسبت روز معلم

لاهیجان، سرزمین چای

تحول شگفت‌انگیز هواپیماها از سال 1914 تا 2025

گوناگون/ کنده درخت، گنج 12 هزار ساله بود

مرزهای عجیب و غریب اسپانیا که باورتان نمی‌شود

نمایی متفاوت از فرودگاه فرانکفورت در آلمان

هجوم گاومیش‌های کوهان‌دار به یک شهر

مجسمه مسیح مستور شاهکار واقع گرایی در هاله‌ای از رمز و راز

روش ساخت جنگنده کاغذی که پرواز می کند

فنچ های بال سفید تنها لانه سازان یخچالهای طبیعی

فرزند شما هم از این نقاشی ها دارد؟

عصر جمعه باقلوای ترکی بهترین انتخابه

نارسایی ریوی و علل آن

اهمیت و ضرورت مشاوره ازدواج

اولین سگ رباتیک چرخ‌دار جهان با قابلیت‌های خارق‌العاده

مقاومت میکروب‌ها شکست؛ کشف آنتی‌بیوتیکی جدید

دیدگاه مولانا درباره هستی و عالم مجردات

شور و شوق تی‌تی‌های دو آتشه مقابل ورزشگاه سردار آزادگان قزوین

همدردی خاص سپاهان با مردم بندرعباس

آبادان دوباره خواب صعود می‌بیند

فلیک: سبک بارسا ریسکی است ولی من دوستش دارم!‏

هت‌تریک مهره کلیدی ربیعی در استادیوم خاطره‌انگیز

با موضوع دانش‌آموزان و معلم، سریالی درخشان‌تر از «بچه‌های مدرسه همت» سراغ ندارم

هانیه توسلی پس از 3 سال با این سریال بازگشت

بازیگری تئاتر و سینما چه فرقی باهم دارند؟

تصنیف «با من صنما» با صدای جواد احتشام

چند نفر در صف حج هستند؟

سیگنال‌یاب‌های حساس به «تقلب» در کنکور؛ «پول» داوطلبان کنکور تجربی را زیاد کرد!

اشتغال به تحصیل 16.5 میلیون دانش آموز با حمایت یک میلیون معلم

هشدار سیل برای این 6 استان صادر شد

لاورتزتو؛ دهکده‌ای کوچک و رویایی در سوئیس

ویدئویی از یک درگیری خیابانی عجیب در شیلی

صاعقه ی دیشب در منطقه آزاد انزلی

زیبایی های جاده چالوس

ماتزاری در یک قدمی امضا با استقلال

چلسی در مسیر صعود آسان به فینال لیگ کنفرانس اروپا

یادداشت جواد خیابانی؛ روحت شاد بهمن خان

سرمربی کاوازاکی: فوتبالیست‌ها با جیب‌های پر از پول به زمین نمی‌آیند

بازگشت تراشتگن بعد از 7 ماه

اریک دایر از بایرن مونیخ جدا می‌شود

تعیین سرنوشت کل لیگ یک توسط یک تیم!