پنجشنبه ۱۹ تير ۱۴۰۴
گوناگون

آیا راز پیدایش زبان در گفت‌وگوی کودکانه با نوزادان نهفته است؟

آیا راز پیدایش زبان در گفت‌وگوی کودکانه با نوزادان نهفته است؟
آریا بانو - زومیت / انسان‌ها بی‌وقفه با نوزادان خود صحبت می‌کنند، اما میمون‌ها نه. همین تفاوت میان انسان و میمون‌ها ممکن است کلیدی برای پیدایش زبان باشد. بازار وقتی برای ...
  بزرگنمايي:

آریا بانو - زومیت / انسان‌ها بی‌وقفه با نوزادان خود صحبت می‌کنند، اما میمون‌ها نه.
همین تفاوت میان انسان و میمون‌ها ممکن است کلیدی برای پیدایش زبان باشد.
بازار
وقتی برای نوزادی شعر می‌خوانید یا با صدایی کودکانه با او صحبت می‌کنید، درگیر رفتاری شده‌اید که تقریباً هیچ جانور دیگری در آن با ما شریک نیست. گفت‌وگوی مداوم با نوزادان، ویژگی منحصربه‌فرد ماست و شاید همان عاملی باشد که میلیون‌ها سال پیش، راه را برای پیدایش زبان هموار کرد.
پژوهشی تازه که با سفر به جنگل‌های آفریقا و آمازون و ردیابی رفتار انسان‌ها و میمون‌های بی‌دم انجام شد، نشان می‌دهد که هرچند انسان‌ها به شکلی طبیعی و مداوم با نوزادانشان حرف می‌زنند، چنین رفتاری در میان میمون‌های بی‌دم بزرگ، تقریباً وجود ندارد. یوهانا شیک، زبان‌شناس در دانشگاه زوریخ و نویسنده‌ی مطالعه، این ویژگی را یکی از توانایی‌های منحصر‌به‌فرد انسانی می‌داند که به‌تدریج در مسیر تکامل زبان شکل گرفته و گسترش یافته است.
در دنیای جانوران تولید صدا پدیده‌ای فراگیر است، اما فقط انسان‌ها هستند که می‌توانند از ترکیب آواها، جمله‌هایی با معناهای پیچیده و بی‌شمار بسازند.
برای پی‌بردن به ریشه‌های این توانایی خارق‌العاده، دانشمندان در پژوهش تازه به مطالعه‌ی نزدیک‌ترین خویشاوندان ما، یعنی میمون‌های بی‌دم، پرداخته‌اند.شواهدی وجود دارد که برخی از عناصر بنیادین زبان در نیاکان مشترک انسان و میمون‌ها شکل گرفته بودند. برای مثال، شامپانزه‌ها می‌توانند بانگ‌های گوناگون را به شکل جفت‌های ترکیبی به‌کار بگیرند تا پیام تازه‌ای منتقل کنند؛ نوعی آغاز برای توانایی ساختن معنا از قطعه‌های صوتی کوچک‌تر، شبیه همان کاری که ما با واژه‌ها و جمله‌ها انجام می‌دهیم.
تولد زبان فقط با قابلیت‌های صوتی اتفاق نمی‌افتد، بلکه نیاز به یادگیری دارد.
هم نوزادان انسان و هم میمون‌ها باید با گذشت زمان، نحوه‌ی درست تولید صداهای بزرگسالان را بیاموزند.
با‌این‌حال، بخش عمده‌ی پژوهش‌ها بر رشد زبانی نوزادان انسان متمرکز بوده و درباره‌ی فرآیند یادگیری بانگ در نوزادان میمون‌های وحشی، اطلاعات اندکی وجود دارد.در انسان‌ها، «گفتار نوزاد‌محور» یکی از ویژگی‌های بسیار چشم‌گیری است که در تعامل بزرگ‌ترها با نوزادان دیده می‌شود.
این سبک گفتار معمولاً پر از تکرار، اغراق در تلفظ، لحن آهنگین و صدای بلند و لطیف است. حتی نوزادانی که هنوز درکی از معنای واژه‌ها ندارند، نسبت به این نوع صحبت واکنش نشان می‌دهند.
به نظر می‌رسد گفتار کودکانه، بستری فراهم می‌کند تا نوزاد کم‌کم با ویژگی‌های پایه‌ای زبان آشنا شود.با وجود اهمیت گفتار نوزادمحور، زمان و چگونگی پیدایش این پدیده در تاریخ تکامل انسان، همچنان در هاله‌ای از ابهام بود. فرانزیسکا وگدل، پژوهشگر در دانشگاه زوریخ، برای پرکردن این خلأ به قلب جنگل‌های جمهوری دموکراتیک کنگو سفر کرد و بونوبوها را از نزدیک زیر نظر گرفت.
او هر روز نوزادی را دنبال می‌کرد و تمام لحظاتی را که بزرگسالان با آن نوزاد یا در حضور او حرف می‌زدند، به ثبت می‌رساند.
در همین حین، کارولین فرینس، زیست‌شناس رفتاری در دانشگاه نوشاتل سوئیس و یکی از نویسندگان مطالعه، روشی مشابه وگدل را روی شامپانزه‌های اوگاندا پیاده کرد. اما پژوهش به همین‌جا محدود نماند.
داده‌هایی از اورانگوتان‌ها در اندونزی و گوریل‌ها در آفریقای مرکزی نیز در کنار داده‌های جدید قرار گرفتند تا تصویری جامع‌تر از رفتار ارتباطی میمون‌های بی‌دم ترسیم شود.
در مرحله‌ی بعد، پژوهشگران سراغ کودکان انسان رفتند؛ نه فقط در منطقه‌ای خاص، بلکه در جوامع گوناگون در چهار گوشه‌ی دنیا. از جنگل‌های آمازون گرفته تا روستاهای نپال، از قبایل گینه‌ی نو تا آلپ سوئیس، رفتار بزرگسالان با کودکان ثبت و تحلیل شد.نتیجه‌ی به‌دست‌آمده بسیار آشکار و شگفت‌آور بود: نوزادان میمون‌ها تقریباً هیچ‌گاه مورد خطاب مستقیم بزرگسالان قرار نمی‌گیرند. حتی شامپانزه‌هایی که به‌طور کلی موجوداتی پرحرف‌اند، ممکن است تنها یک‌بار در روز نوزادی را صدا بزنند.
در مواردی نیز هیچ ارتباطی حتی از سوی مادر دیده نمی‌شود.در مقابل، نوزادان انسان در تمام فرهنگ‌ها، در طول روز بارها و بارها مخاطب قرار می‌گیرند.
در برخی موارد، تعامل با نوزادان هر چند دقیقه یک‌بار اتفاق می‌افتد. بر اساس داده‌ها، نوزادان انسان 69 برابر بیشتر از شامپانزه‌ها و 399 برابر بیشتر از بونوبوها، گفتار نوزاد‌محور دریافت می‌کنند.
سایمون تاونسند، یکی از پژوهشگران مطالعه، می‌گوید: «واقعاً نمی‌توانیم خودمان را کنترل کنیم.»براساس تحلیل پژوهشگران، نوزادان در گونه‌های غیرانسان، با شنیدن تماس‌های صوتی بزرگ‌ترها با یکدیگر، ساختار آواهای پایه را یاد می‌گیرند و همین برای سامانه‌ای ساده کافی است.
اما زبان انسان به‌مرور پیچیده‌تر شد و کودکان برای تسلط بر آن به محرک‌های زبانی فعال‌تری نیاز داشتند. به‌گفته‌ی شیک، تعامل مستمر با کودکان حتی پیش از آنکه زبان‌آموزی فعال آغاز شود، آن‌ها را برای ورود به ساختار زبانی پیشرفته‌تر آماده می‌کند.آصف غضنفر، عصب‌شناس در دانشگاه پرینستون، معتقد است که راز تفاوت میان انسان و میمون، در تکامل مغز نهفته است.
مغز نوزادان انسان نسبت به دیگر پستانداران بسیار کندتر رشد می‌کند، اما همین امر آن را برای مدت طولانی‌تری انعطاف‌پذیر و مستعد یادگیری نگه می‌دارد.
دوره‌ی طولانی‌تر ناتوانی، نیاز به مراقبت را افزایش می‌دهد و تماس مستمر، فرصتی استثنایی برای یادگیری زبان ایجاد می‌کند.
مارینا کالاشنیکووا، زبان‌شناس در مرکز باسک اسپانیا، یادآوری می‌کند که بیشتر کودکان بررسی‌شده در مطالعه بین دو تا چهار سال سن داشته‌اند.
از نظر او، گفتار بزرگ‌ترها ممکن است برای نوزادان خردسال‌تر متفاوت باشد و همین مسئله می‌تواند افق تازه‌ای برای پژوهش‌های آینده باز کند. او می‌گوید: «فکر می‌کنم سن کودکان بر نحوه‌ی گفتار بزرگ‌ترها با آن‌ها و همین‌طور بر میزان این گفت‌وگوها تأثیر گذاشته باشد.»
با‌این‌حال، نکته‌ای در دل سکوت میمون‌ها پنهان مانده است. تیم پژوهش دریافتند که حتی در گونه‌هایی مانند گوریل‌ها و بونوبوها، تماس‌های مستقیم میان بزرگسالان و نوزادان، هرچند بسیار نادر، وجود دارد. کارولین فرینس تأکید می‌کند که این صداها اتفاقی نیستند و احتمال دارد ریشه‌های گفتار نوزاد‌محور انسانی در همین تماس‌های اولیه پنهان باشد. او می‌گوید: «این صداها قطعاً تصادفی نیستند. کاملاً مشخص است که چیزی در حال رخ‌دادن است.»
یافته‌های پژوهش در نشریه ساینس منتشر شده است.


نظرات شما