سه شنبه ۱ مهر ۱۴۰۴
اجتماعی

اشتباه نسرین و خسرو در «محکوم»

اشتباه نسرین و خسرو در «محکوم»
آریا بانو - خراسان / چالش‌های ازدواج مجدد بدون رضایت فرزند، دست‌مایه ساخت یک سریال در شبکه‌ نمایش‌خانگی شده؛ جایگاه فرزندان در چنین ازدواج‌هایی کجاست؟ زن و مردهایی که بعد ...
  بزرگنمايي:

آریا بانو - خراسان / چالش‌های ازدواج مجدد بدون رضایت فرزند، دست‌مایه ساخت یک سریال در شبکه‌ نمایش‌خانگی شده؛ جایگاه فرزندان در چنین ازدواج‌هایی کجاست؟ 
زن و مردهایی که بعد از جدایی یا فوت همسر در صورت داشتن فرزند، تصمیم به ازدواج دوباره می‌گیرند با چالش‌هایی مواجه می‌شوند که نیاز به مدیریت جدی و به موقع دارد. وگرنه مانند سریال معمایی و درامی که اخیرا در شبکه‌ نمایش‌خانگی منتشر شده، با دردسرهای زیادی روبه رو خواهند شد. در این سریال، «نسرین» دادیاری که همسرش را از دست داده، در جست‌وجوی زندگی تازه و ازدواج با «خسرو» است اما مخالفت پسرش و رخدادهای پیش و رو، حتی به یک قتل منجر می‌شود و زندگی طرفین را به آشوب می‌کشد. در این سریال، نسرین و خسرو، بدون رضایت فرزند، ازدواج می‌کنند و همین تصمیم، نقطه آغاز تنش‌های تازه در خانواده می‌شود. این روایت برای بسیاری آشناست زیرا در زندگی واقعی هم ازدواج دوباره والدین، به‌ویژه وقتی پای فرزندی در میان باشد، پیچیدگی‌های روانی و عاطفی قابل‌توجهی دارد. پرسش کلیدی این است: آیا رضایت بچه‌ها در چنین ازدواج‌هایی اهمیت دارد؟ و نقش آن‌ها در پایداری این زندگی مشترک چقدر است؟
 ​​​​​​​
رضایت فرزندان، شرط یا ضرورت روان‌شناسانه؟
از منظر روان‌شناسی، پاسخ قطعی وجود ندارد. تصمیم به ازدواج دوباره حق والد است، اما نمی‌توان تأثیر عاطفی و هویتی آن بر فرزند را نادیده گرفت. جوانان مانند مهیار در «محکوم» معمولا نسبت به تغییرات ناگهانی واکنش منفی نشان می‌دهند. مخالفتشان لزوماً لجبازی نیست؛ بسیاری مواقع ریشه در ترس از فقدان جایگاه، نگرانی از کاهش محبت والد یا حسادت نسبت به شریک جدید دارد. تحقیقات نشان می‌دهد وقتی فرزندان احساس کنند نظرشان شنیده و به‌عنوان بخشی از فرایند در نظر گرفته شده، حتی اگر نتیجه نهایی مطابق خواستشان نباشد، پذیرش و سازگاریشان سریع‌تر رخ می‌دهد. بنابراین رضایت مطلق شرط نیست، اما «شنیده شدن فعال» همانند احترام به هویت روانی نوجوان، نقش کاهش‌دهنده تعارض را بازی می‌کند.
بازار
نقش فرزندان در پایداری ازدواج دوم
فرزندان تنها تماشاگرِ رویداد نیستند؛ آن‌ها بازیگرانِ تأثیرگذار در پویایی خانواده‌اند. واکنش و سازگاری آن‌ها می‌تواند یک ازدواج دوباره را به سمت پایداری یا فرسایش سوق دهد. اگر رابطه میان فرزند و همسر جدید روی پایه‌های احترام، مرزبندی روشن و صبوری شکل بگیرد، خانواده نوپا از پشتیبانی عاطفی بیشتری برخوردار می‌شود. اما اگر فرزند احساس کند نادیده گرفته شده یا قرار است جای والد واقعی‌اش گرفته شود، تعارض‌های مزمن و حتی احتمال شکست رابطه افزایش می‌یابد. نمونه دراماتیک این موضوع را در محکوم می‌بینیم؛ مخالفت پسر به‌سرعت به عاملی تعیین‌کننده در کیفیت زندگی مشترک تبدیل می‌شود.
6 توصیه به خانم‌هایی شبیه «نسرین»
توصیه‌هایی عملی برای کسانی که با فردی دارای فرزند ازدواج می‌کنند یا خودشان به رغم مخالفت فرزند، تصمیم به چنین ازدواج‌هایی می‌گیرند:
1- گفت‌وگو کنید، نه فقط اطلاع‌رسانی. پیش از هر تصمیم، زمان گوش دادن به نگرانی‌ها و سوال‌های فرزند بگذارید.
2- به فرزند فرصت دهید. پذیرش همسر جدید توسط فرزند معمولاً تدریجی است؛ انتظار تغییر سریع نداشته باشید.
3- مرزها روشن باشد. همسر جدید نقشِ همراه و پشتیبان را داشته باشد، نه جایگزین پدر یا مادر واقعی.
4- ثبات رفتاری حفظ شود. وعده‌های عملی و رفتار پایدار، اعتماد نوجوان را می‌سازد.
5- امنیت عاطفی را اولویت قرار دهید. به فرزند اطمینان دهید که محبت و توجه والد کاهش نمی‌یابد.
6- معرفی تدریجی انجام شود. فرصت‌های غیررسمی و کوتاه برای آشنایی بهتر است، نه مواجهه یک‌باره.
7- در صورت نیاز از مشاوره استفاده کنید. گاه حضور یک روان‌شناس خانواده کمک می‌کند مسیر سازگاری سریع‌تر و سالم‌تر طی شود.
3 رکن پایداری چنین ازدواج‌هایی
در پایان، پایداری یک ازدواج دوباره در عمل بر سه رکن استوار است: شنیده شدن فعال فرزندان، ساختن و حفظ امنیت عاطفی برای آن‌ها، و ثبات عملی در رفتار والدین و همسر جدید. رضایت مطلق فرزندان شرط الزام‌آور نیست، اما فرایند مشارکتی و محترمانه ورود به رابطه جدید، احتمال موفقیت را به‌طور محسوسی افزایش می‌دهد. با گفت‌وگو، زمان‌بندی تدریجی و در صورت نیاز کمک حرفه‌ای، می‌توان از تبدیل یک انتخاب شخصی به منبع تعارض جلوگیری کرد و خانواده‌ای نوپا را بر پایه احترام و انتخاب مشترک به سمت آرامش سوق داد.


نظرات شما