بزرگنمايي:

آریا بانو - خراسان / مردی 21 ساله و دارای مدرک تحصیلی دیپلم هستم از نظر مالی جایگاه خوبی ندارم، سربازهستم چند ماه پیش پدر ومادرم که باهم از اول زندگی مشکل داشتند، طلاق گرفتند. اکنون با مادر و برادر کوچک ترم زندگی می کنم. یک سال از دوران عقد من و همسرم می گذرد. از وقتی پدر و مادرم از هم جدا شده اند، ما هم با یکدیگر دعوا داریم و قهر هستیم، همسرم می گوید چون با مادرت زندگی می کنی طلاق می خواهم. دنیا روی سرم خراب شده است. اصلا امیدی به آینده ندارم!
پاسخ
با ازدواج شرایط زندگی افراد تغییر می کند از جمله این شرایط نقش های تازه ای است که فرد در زندگی جدید پیدا می کند. شما هم اکنون علاوه بر نقش فرزندی برای مادر،نقش شوهر را نیز برای همسرتان برعهده دارید. نگرانی های همسرتان را برطرف کنید بعد از ازدواج وتشکیل خانواده برقراری تعادل و تعامل مناسب میان والدین و همسریکی از مهم ترین تکالیف زوجین است. با توجه به این که در پیامک تان ذکرکرده اید که دردوران عقد هستید این امر طبیعی است که با والدینتان زندگی کنید.به نظر می رسد همسرتان نگران است که بعد از طلاق والدینتان، همه مسئولیت های مادر و برادر کوچک تر به عهده شما باشد و این باعث شود که ازمسئولیت های زندگی زناشویی خود غافل شوید. پس به او اطمینان دهید که از مسئولیت ها و وظایف خود در قبال همسرتان آگاهید و آن ها را در عمل رعایت می کنید.
در مقابل خانواده خود نیز با همسرتان با محبت و احترام رفتار کنید. نگرانی ها، انتظارات و خواسته های همسرتان را در این زمینه جویا شوید و با او صحبت کنید. اصل مشورت با همسرتان را در رابطه با مسائل مختلف از جمله میزان و نحوه رفت و آمد با خانواده های یکدیگر رعایت کنید. باید درباره میزان کمک های احتمالی مالی به مادر یا برادرتان، همسرتان را در جریان بگذارید.بهتر است شرایطی را فراهم کنید تا شما و همسرتان در منزلی جداگانه از مادرتان زندگی کنید این امر از به وجود آمدن بسیاری از اختلافات پیشگیری خواهد کرد.
مشکلات جزئی زناشویی و هر اختلافی را با خانواده هایتان در میان نگذارید . دربسیاری از مواقع بیان مشکلات با خانواده ها، ضمن این که راه رابرای دخالت در زندگی شما باز می کند، به علت نداشتن آگاهی و تخصص کافی و همچنین از سر دلسوزی راه حل هایی از طرف آن ها ارائه می شود که ممکن است اوضاع را از آن چه هست بدتر کند. روش های نادرست والدین تان را تکرار نکنید با توجه به این که اشاره کردید والدینتان از اول زندگی مشکل داشته اند، احتمالا شما شاهد منازعات و کشمکش های لفظی یا حتی فیزیکی آن ها بوده اید و با این زخم های روحی وارد زندگی مشترک شده اید، دقت کنید والدین خودآگاه یا ناخودآگاه برای فرزندان شان نقش الگو را دارند، دقت کنید در مشکلات زناشویی خود از روش های نادرست و آسیب رسان والدین تان استفاده نکنید. برای شناخت بیشترالگوهای آسیب رسان و افزایش مهارت های زندگی همچون مهارت های ارتباطی، کنترل خشم و حل مسئله به همراه همسرتان از یک روانشناس یا مشاورکمک بگیرید.
سخنی با همسرتان
و اما سخنی با همسر شما: سعی کنید در این موقعیت دشوار به همسرتان کمک کنید و در کنار او باشید نه در مقابلش. انتظار نداشته باشید همسرتان خانواده اش را به خاطر شما رها کند، به خصوص با شرایط ویژه ای که دارند؟ اگر شما در شرایط همسرتان بودید، چه کار می کردید؟ انتظارات، نیازها و نگرانی هایتان را با همسرتان درمیان بگذارید، سعی کنید به جای سرزنش، دعوا و تهدید به دنبال راه حل های منطقی باشید. دقت کنید خانواده همسرتان در شرایط بحرانی به سر می برند و مدیریت شما و همسرتان نقش بسزایی در کاهش تنش‌ها دارد. شما و همسرتان در ابتدای زندگی زناشویی قرار دارید، دقت کنید مشکلات موجود به راحتی شما را از یکدیگر جدا نکند.در پایان بهتر است برای بررسی همه جانبه اختلافتان به روانشناس ویا مشاور خانواده مراجعه کنید.