آریا بانو

آخرين مطالب

مزد زنان کولبر؛ فقط 300 هزار تومان اجتماعي

مزد زنان کولبر؛ فقط 300 هزار تومان
  بزرگنمايي:

آریا بانو - روزنامه شهروند / در گزارشی درخصوص مزد زنان کولبر آورده است: هربار برای 300-200 هزار تومان پا در راه می‌گذارد، هرچند روزهای خوش‌شانسی 400هزار تومان هم نصیبش می‌شود.
سی‌ام بهمن در خبری اعلام شد: «طی ماه‌های گذشته 110 زن کولبر در روستاهای هفت شهرستان سروآباد، بانه و کامیاران در استان کردستان و پاوه، ثلاث باباجانی، جوانرود و روانسر استان کرمانشاه شناسایی شده‌اند و تحت پوشش فعالیت‌های اشتغال‌زایی بنیاد برکت قرار گرفته‌اند.»
این زنان برای هربار کولبری چقدر دریافت می‌کنند؟
به نقل از روزنامه شهروند، سکوت همه را به اسارت بُرده. صدای خِش‌خِش برف‌ها زیر کفش‌ها تنها ملودی‌ است. صدای نفس‌ها هم هرازگاهی سکوت را به عقب می‌راند. نفس‌های به تنگ آمده از سنگینی و سرمای هوا. دلشوره خانه کرده در چشم‌هایی که سفیدی برف را می‌پایند. از دور قابل شناسایی نیستند، معلوم نیست اویی که زیر کوله سبز زانو خم کرده «ساریسا»ست یا «ژینا».
صورت‌ها با روسری‌ها، قاب گرفته شده‌اند. تن‌ها خزیده‌اند زیر چند لایه لباس ضخیم برای در امان ماندن از سرما. چادرها دور کمرها تاب خورده‌اند برای راست کردن قامت‌شان شاید هم حفاظی باشند در برابر سرما؛ اما همگی کمر خم کرده‌اند. شال‌های بافت هم دور پاها پیچ‌اند تا نزدیکی زانوها. یکی تلویزیونی را به دوش می‌کشد؛ تلویزیون یکی از خانه‌های دور در شهری دورتر را. آن یکی زیر بار یخچال قامتش دوتا شده. کاروان اسباب خانه است که از میان برف‌ها راه باز می‌کند برای چندرغازی که انتظارش را می‌کشد.
زنان محصورشده در لباس‌های ضخیم و مردانه بار اجبار را بر دوش می‌کشند تا رسیدن به مقصد. نفس در سینه حبس می‌کنند برای تمام کردن سربالایی. بعد نوبت به کوره‌راه‌ها می‌رسد؛ مسیرهای جاخوش کرده در سینه کوه. اینجا جای لغزش نیست. دست‌ها از بارها کَنده می‌شوند و از هر صخره‌ای که نزدیک باشد آویزان می‌شوند. پاها روی هر لَبه‌ای که دوام داشته باشد، جاگیر می‌شوند.
اینجا نامش قتلگاه‌ است؛ جان‌های بسیاری گرفته تا هراس بیندازد بر دل مسافرانش. سینه کوه را که بالا بیایند، کمی آن ‌طرف‌تر نوبت به سرازیری می‌رسد. کوله‌های کَنده شده از جان‌شان سُر داده می‌شوند برای رسیدن به آن پایین. بعد از کوله‌ها نوبت خودشان است تا کمی به زانوهایشان استراحت بدهند و سرسره‌بازی روی برف را مزه‌مزه کنند.
سکانس اول؛ کولبری سرنوشت مشترک مادران و دختران
بیوه که شد زد به کوه؛ خانه نان می‌خواست. شلوار کردی به تن کرد و کاپشن مَردش را به تن کشید برای در امان ماندن از سرما. چادر قدیمی‌اش را دور کمرش تاب داد برای کمر راست کردن زیر بار. روسری قدیمی هم صورتش را پوشاند، اما به چشم‌ها اجازه دیدن داد. پوتین‌های مَردش هم بودند برای کوفتن روی برف‌ها.
قبل از سفر شبانه گرما می‌انداخت به تنورش. هیزم‌ها به خورد تنور داده می‌شدند برای برشته کردن خمیرها. آفتاب از میانه کوه‌ خودش را بالا نکشیده، هُرم گرمای تنور صورتش را گرم می‌کرد. نان‌ها سوار بر کول «ئاشتی» می‌رفتند تا مرز عراق. «می‌فروختیم، درآمدش بد نبود.» وقت برگشت جای نان را چای و پارچه می‌گرفت. «بعضی زن‌ها هم گردو می‌برند برای فروش.»
شصت‌وچهار سال پیش در یکی از همین خانه‌ها صدای گریه‌اش پیچید. نامش را «ئاشتی» گذاشتند؛ یعنی آشتی، شاید برای اینکه در 64 بهاری که داشته، آشتی باشد با همه نداشته‌هایش. «کولبری سر تا پا مشکل است.» کوه‌ مَرد خانه‌اش را برای همیشه از او گرفت. «15سال کولبری کردم.»
سرما و بار زیاد توان از ریه‌هایش گرفت تا جایی که نفس‌هایش به شماره افتاد و خانه‌نشین شد. «هشت سالی هست کولبری نمی‌کنم. نمی‌توانم ناخوشم.» مردش که چشم بر همه زشتی‌ها و زیبایی‌های زندگی بست بچه‌ای به شکم داشت. «چهل روز بعد از زایمانم رفتم کولبری.» کولبری «ئاشتی» چندسالی کفاف زندگی را داد تا بالاخره دخترها هم هم‌پای مادر شدند. «چهار دخترم با من می‌رفتند کولبری.»
چندسال کولبری و زدن به کوه در سرما و گرما توان از دخترها هم برده، اما ناچار هنوز پا در کوه می‌گذارند. «دوران قاعدگی سخت‌ترین روزهاست. سرما تا مغز استخوانت ریشه می‌اندازد.» روزگاری که هنوز کولبری میان زنان باب نبود، ماشینی تا نیمه راه می‌بردشان. «الان پیاده می‌روند تا مرز مریوان.» امیدشان به پاهای‌شان است برای تاب آوردن مسیر طولانی که باید بروند و برگردند.
سکانس دوم؛ کولبری در انتظار زنان سرپرست خانوار
موهای سفیدش با لجاجت از روسری مشکی‌اش بیرون افتاده‌اند. سختی‌ها و غم‌های زندگی گوشه چشمش رد انداخته‌اند. خط اخم‌های روزگار را هم می‌شود روی پیشانی «پژال» دید. رد بندهایی که بار را روی کمرش راست می‌کنند بر شانه‌هایش مانده. «پژال» یعنی جوانه نازک؛ جوانه‌ای که بار خانه بی‌مردش را به دوش کشیده. آذوقه «پژال» هم در مسیر رفت نان محلی است. «خریدار دارد ما هم می‌بریم برای فروش.»
در مسیر برگشت اما بارش به سبکی نان‌های برشته‌شده در تنور خانه‌ یا گردوهای چیده‌شده نیست. یک روز گونی‌های بلغور از «پژال» کولی می‌گیرند، یک روز چای و روزی هم نوبت به پارچه‌های از آب گذشته است. تاجر هوس بار دیگر کُند، فر یا ماشین لباسشویی از «پژال» سواری می‌گیرند. «گاهی تنها همراهم دخترخاله‌ام است.» خاطرات کوهپیمایی دو نفرشان به بهار و تابستان می‌رسد. سرمای زمستان بیش از یک همراه می‌طلبد. بهار یا تابستان که باشد، شب تا صبح خمیر را می‌دهند به جان هیزم‌های آتش گرفته تنور. «قبل از طلوع آفتاب می‌زنیم به راه.»
کارشان ممنوعه است. کار که ممنوعه باشد، جاده هموار و مسیر مشخص به رویشان بسته می‌شود. «مجبوریم به کوه بزنیم. خیلی هم سخته.» به مقصد که می‌رسند جانی به پاهای‌شان نیست و نفس‌های‌شان به شماره افتاده. دمی می‌آسایند؛ تا تقسیم کوله‌هایی که باید برسند آن‌سوی مرز. کمرها به هر تخته‌سنگی که دم‌دست باشد، تکیه می‌دهند. پاها نقش بر زمین می‌شوند تا دمی بیاسایند. کابوس و دلهره برگشت اما هست و دست از سرشان برنمی‌دارد. «از سر ناچاری و گرفتاری است شدیم کولبر.»
سکانس سوم؛ کولبری تنها منبع درآمد زنان تنها
به مهربانی نامش است؛ «نه‌رمین». ریزنقش و لاغراندام. به رسم مادرانش لباس پوشیده. کراسی‌اش -پیراهن بلند- به رنگ نارنج است. سوخمه‌ -نیم‌تنه- سبز رنگش خوش نشسته بر رنگ نارنج. نه مردی به خانه می‌بیند، نه پسری. مردش را سال‌های پیش به خاک سپرد. دختران و پسران را راهی خانه بخت کرد. روسری سرمه‌ای به سر دارد. پیشانی‌اش را هم محکم با دستمالی بسته، شاید راه افکار بد را سد کرده باشد. «هر هفته نمی‌توانم بروم کولبری.»
اینجا مردها طعمه کوه و برف می‌شوند برای نرسیدن به خانه. سرما هم در کمین‌شان نشسته تا به جان‌شان بزند. سرما گاهی دست یا پایی از آنان را به غنیمت می‌برد. «پاهای مَردم را سرما زد و مجبور شدند، قطع کنند.» چندسال مریض‌داری کرد و زد به کوه برای خرجی خانه. مَردش که برای همیشه رفت تنهایی به خانه‌اش هجوم آورد. «بار سنگین نمی‌توانم بیاورم، جانم تابش را ندارد.»
هرچند روز یک‌بار توانش را جمع می‌کند برای مسیر پرپیچ‌وتاب کوهستان. همه راه چشم‌هایش میخ شده روی کفش‌هایش، حواسش باید باشد کجا پا می‌گذارد. «روزهایی هم هست از مرز دست خالی برمی‌گردیم.» از تنهایی‌اش گلایه دارد. «کسی را ندارم پول دربیاورد. مجبورم خودم کار کنم.» هربار برای 300-200 هزار تومان پا در راه می‌گذارد، هرچند روزهای خوش‌شانسی 400هزار تومان هم نصیبش می‌شود.
مرزنشینان و روزگاران قبل از کولبری
«ئاشتی»، «پژال»، «نه‌رمین» و خیلی‌های دیگر قبل از چشیدن طعم تلخ کوره‌راه‌های صعب‌العبور، زن پای دار قالی بودند. دارها را گوشه اتاق‌شان علم می‌کردند. کلاف نخ‌های لاکی، سرمه‌ای و آبی هم بودند برای گره خوردن به دارها. گاهی طرح ماهی درهم می‌انداختند و زمانی هوس نقش هارتی لچک ترنج می‌کردند.
پای دار که می‌نشستند، بندی به پا گهواره طفل‌شان را تکانَکی می‌دادند و می‌خواندند.
گاهی نقش‌های جا خوش کرده در حافظه‌شان تاروپودها را به‌هم گره می‌زد و زمانی نقش‌هایی از هرات آمده. نقش‌های نایین و بختیاری هم بودند که می‌شدند قالی خوش آب و رنگی برای فروش.
مردان‌ پی نی زدن و هی کردن گله بودند پای دامنه‌های زاگرس. عده‌ از مردان هم هوس باغبانی داشتند و بیل می‌زدند پای درختان آلبالو، انگور و انار. از کنار باغ‌ها که می‌گذشتی آوازی گوشت را می‌نواخت؛ نواهایی از دوران پرشور جوانی.
جنگ را با تمام توان تاب آوردند و مردانگی را مَشق کردند. بر شیپور صلح که دَمیدند دوباره نواهای پرشور را سر دادند برای فراموش‌نشدن زندگی. زنان پای دارها برگشتند و مردها به کوه‌ها پی گله.
اما دارها را چینی‌ها و پاکستانی‌ها به یغما بردند با قالی‌های مونتاژ شده‌شان. پای قالی‌های چینی و پاکستانی که به بازار باز شد، دار قالی‌ها یکی‌یکی از خانه‌ها برچیده شدند. آب هم راهش را گرفت و رفت به استان‌های مرکزی برای رونق کارخانه‌هایی که چرخ صنعت را می‌چرخاندند. آب هم که رفت درخت‌ها بی‌رونق شدند و گله‌ها بی‌علف ماندند. فقر ماند و اهالی مرزنشین، آنها ماندند و تنها راه بقا؛ کولبری.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/718202/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

خلاقیت منحصر بفرد نبات استخری با سنگ کاغذ قیچی بازی کردن برای پیچوندن مادرش / عجب بچه تخسیه

ستاره معصومی همسر سابق مهدی قایدی با یک استوری سکوتش را شکست / واقعیت تمام حرف و حدیث ها

آوازخوانی دلنشین منوچهر هادی برای دخترش سوفیا / عجب صدایی هم داره ؛ آقای کارگردان همه فن حریف ها

مادرانگی احساسی و عاشقانه به سبک مستانه مهاجر و دخترش نفس بازغی + ویدیو / خدا حفظتون کنه

آیا می شود داروی تاریخ گذشته و فاسد را مصرف کرد؟

یک بررسی: بیش از نیمی از جمعیت جهان تا سال 2050 در معرض بیماری‌های مالاریا و تب دنگی هستند

مافیای موسیقی در ایران فقط برای موسیقی پاپ هست؟

موسیقی بی‌کلام زیبا و آرامش‌بخش «بهشت» با هنرمندی پیدر بی هلند

موزیک ویدئوی متفاوت از قطعه وطنیِ همایون شجریان

نماهنگ تماشایی آرون افشار بنام «شب رویایی»

واردات خودروی مجانی و خیرات هم تاثیری بر بازار ندارد/ چرا خودروهای چینی در عراق ارزان‌تر از ایران است؟

شورای رقابت: عرضه خودرو در بورس به طور کلی منتفی شد

جزئیات افزایش قیمت کارخانه‌ای خودروها | افزایش 40 درصدی قیمت کارخانه‌ای

اطلاعیه شورای رقابت درباره واقعی شدن قیمت خودرو/ فرمول افزایش قیمت خودروها اعلام شد

خودرو، طلایه‌دار افزایش قیمت در سال مهار تورم

صعود نوروزی قیمت خودرو

مصوبه افزایش قیمت خودرو وتو شد/ واکنش شورای رقابت به نامه مخبر

قیمت‌گذاری خودرو برعهده شورای رقابت نیست/ وزارت صمت می‌تواند قیمت‌ها را تعدیل کند

ثبت‌نام خودروهای داخلی امشب تمام می‌شود/ برای ویرایش اشتباه نکنید

مهار دستوری تورم خودرو

بررسی مجدد مصوبه خودرویی شورای رقابت از منظر تورم‌زایی

واکنش سخنگوی شورای رقابت به درخواست تجدیدنظر در قیمت خودرو

نماینده مجلس: جامعه آمادگی افزایش قیمت خودرو را ندارد

وقتی وزارت صمت هم نمی‌داند قیمت خودرو چه زمان اعلام می‌شود!

ارسال دعوتنامه برای تمام متقاضیان خودروهای وارداتی تا پایان هفته

مدیر عامل سایپا: حداکثر افزایش قیمت‌ها 29 درصد است️❗

میانگین افزایش قیمت خودروها اعلام شد/ 29 درصد ایران خودرو، 18 درصد سایپا

تصمیم نهایی شورای رقابت برای تغییر قیمت خودرو/ لیست قیمت‌های جدید خودرو منتشر شد

حالا که خودروسازان به خاطر سال مبارزه با تورم نتوانستند قیمتها را 70درصد بالا ببرند از کیفیت کم می کنند؟

قیمت جدید محصولات ایران خودرو در سال 1402 رسما ابلاغ شد (+ جدول)

انتقاد شدید از «بی‌برنامگی و بلبشوی» بازار خودرو؛ حضرات تصمیمی نگیرند و دخالتی نکنند بهتر است

رئیس اتحادیه نمایشگاه‌داران تهران: قیمت خودرو در 4 سال اخیر 1700 درصد افزایش یافته / قیمت کارخانه هم 850 درصد بیشتر شده

نماینده مجلس: هر سه ماه یک بار خودرو را گران می کنند و کسی هم پاسخگو نیست

تعرفه واردات خودرو مشخص شد

دستور بانک مرکزی به شبکه بانکی برای رفع مسدودی حساب‌های وکالتی خودرو

افزایش قیمت خودرو فعلا مشمول مبلغ باقیمانده خودرو‌های پیش‌فروش شده است

قیمت جدید محصولات سایپا در سال 1402 رسما ابلاغ شد (+ جدول)

وزیر صمت: دیروز از مراجع حاکمیتی مصوبه‌ای گرفتیم که مانع واردات خودرو را برطرف می‌کند

احتمال فروش قسطی خودرو از میانه سال

کمبود خودروی صفر در بازار/ عرضه زیاد نشود قیمت خودرو رکورد می زند

شورای رقابت: پیش‌پرداخت خودروهای فروخته‌شده خودروسازان مشمول تورم نیست، اما باقی مانده پول مشمول می شود

از کره جنوبی پول خودمان را نمی‌توانیم بگیریم چگونه ماشین بیاوریم؟

اولویت‌بندی تحویل خودروهای داخلی مشخص شد/ متقاضیان از امروز به سامانه مراجعه کنند

چهار پیامد «اصلاح ناقص قیمت خودرو»

خرید و فروش این خودروها ممنوع اعلام شد

آغاز فرایند تحویل خودرو از امروز /16 اردیبهشت مرحله دوم ثبت‌نام خودرو

نماینده مجلس: چطور می شود قیمت پراید در کمتر از دو ماه به 400 میلیون برسد؟

نمایندگی‌ها جلوی فروش خودروهای مونتاژی‌ را گرفته‌اند/ خیز نمایندگی‌ها برای گرانی خودرو‌

دکترین آینده قیمت خودرو

رفع مسدودی پول های بلوکه شده برای خرید خودرو