آریا بانو - طعم نمکگیر روضه و هیأت را چشیدهایم، اما چشیدن طعم شادی برای اهل بیت (ع) هم حال و هوایی دارد؛ آن هم در یک گردهمایی دهها هزار نفره. انگار میدان خراسان تهران یک تکه از مشهد شده باشد!خبرگزاری مهر ؛ گروه مجله – جواد شیخالاسلامی: هنوز که هنوز است، تصویر رفتن به هیأت در آغوش پدر و مادر یکی از شیرینترین خاطرات ما از دوران کودکی و مراسمهای مذهبی است. در عالم بچگی روی دوش بابا و در آغوش مادر به هیأت میرفتیم و وسط روضه، با اشکهای مادر بر روضه اباعبدالله (ع) آرام آرام قد میکشیدیم. به قول محمد سهرابی: «مادر به اشکِ روضه مرا داده است شیر؛ در شیرم آب کرده، ولی سود با من است!» عظمتی از جنس شادی برای نسل ما و نسلهای پیشتر از ما، اصلیترین راه آشنایی با اهل بیت (ع) همین مراسمهای عزاداری در محرم و شبهای قدر و فاطمیه و… بود. گرچه همین مراسمات مذهبی به کام زندگیهایمان شیرین بود اما کمتر به یاد داریم که در ولادت بزرگان دین به اجتماعات مذهبی رفته باشیم و با همراهی هزاران نفر دیگر، در ایام شادی اهل بیت (ع) شادی کرده باشیم. انگار همیشه مراسمهای بزرگ و باشکوه و چندهزار نفره، مختص ایام عزای معصومین (ع) بود؛ اما حالا مدتی است که بچههای نسل جدید، نه تنها در ایام عزاداری بر سر سفره اهل بیت (ع) مینشینند، بلکه در ایام ولادت و اعیاد دینی و مذهبی نیز در جشنهایی به باشکوهی و عظمت سایر آئینها شرکت میکنند. دیروز یکی از این اجتماعات بزرگ به مناسبت ولادت ولی نعمت مردم ایران، حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) در تهران برگزار شد. اجتماع بزرگ و باشکوه «امام رضاییها»؛ مملو از خانوادهها، کودکان و نوجوانان. 97 هزار تومان تا میدان خراسان؟! قید تاکسی اینترنتی را میزنم و به سمت مترو راه میافتم. با اینکه اخیراً قیمت بلیط مترو افزایش پیدا کرده و خیلیها به افزایش آن اعتراض کردهاند، اما باز هم هرطور حساب میکنم سه چهار هزار تومان و 97 هزار تومان خیلی تفاوت دارند! هنوز چند قدمی از ایستگاه متروی شهید رضایی فاصله نگرفتهام که متوجه میشوم خیابانهای منتهی به میدان خراسان را برای عبور و مرور وسایل نقلیه بستهاند و جمعیت زیادی پیاده به راه افتادهاند. کمی جلوتر انواع و اقسام غرفهها و موکبها جلوه میکنند. تنوع غرفهها حیرتانگیز است؛ واقعاً حیرتانگیز! از غرفه سلامت و چکاپ بگیرید تا غرفههای نقاشی برای بچهها، فوتبال دستی، تمرین دارت، اهدای روسری، احکام شرعی، مشاوره خانواده، رنگآمیزی صورت کودکان، توزیع پرچم، پخش هندوانه و شربت و چای و… خیلی بیشتر از اینها! اینها فقط چند موردی بود که توانستم لابلای شلوغیها ببینم. دو طرف خیابان قدم به قدم غرفههایی برپا شده بود که هر یک به نحوی به خانوادهها خدمات میدادند. بچهها کم نگذاشته بودند صد متر جلوتر از ایستگاه مترو، جمعیت قفل شده بود و به سختی مسیر را ادامه میدادیم. شاید کسی گمان نمیکرد مردم تا این حد از جشن ولادت امام رضا (ع) و اجتماع امام رضاییها استقبال کنند. هم شهرداری تهران و ارگانهای فرهنگی برای این اجتماع چیزی کم نگذاشته بودند، هم مردم و خانوادهها و بچهها. از همه بیشتر بچهها!