آریا بانو - امروز برای عدهای که به اصفهان میآیند برنامههای تئاتر ما برایشان جالبتر است تا آثار باستانی، زیراکه میگویند آثار باستانی بر سر جایشان هستند و تغییر نمیکنند و این برنامههای ماست که تغییر میکند.در زمستان 1348 یکی از دیدنیهای اصفهان برنامه تئاتر ارحام صدر بود، یک تئاتر بومی خالص و تنها تئاتری که به هنر بومی خود وفادار مانده و با گرایش به طرف مکتبهای مختلف در فکر سنتشکنی نیفتاده بود. راهی که این گروه برای خود برگزیده بود اجرای نمایشنامههایی بود که تماشاچی را حسابی بخنداند. فرامرز جودت خبرنگار «سپید و سیاه» در اسفند همین سال برای گفتوگو با ارحام صدر راهی اصفهان شد. این ملاقات صبح جمعه و در اداره بیمه اصفهان صورت گرفت، جایی که ارحام صدر ریاستش را به عهده دشت. در آن مقطع گروه تئاتر ارحام صدر مدتی میشد که کار خود را متوقف کرده بود. مشروح گفتوگوی جودت و ارحام صدر را که 26 اسفند 48 در سپید و سیاه منتشر شد در ادامه میخوانیم: اینکه این گروه مدتی کار تئاتری خود را تعطیل کرده، آیا این به خاطر خروج گروهی از بازیگران از آن است و یا اینکه علت دیگری دارد؟ برای جواب به سوال شما باید به گذشته برگردیم. 30 سال پیش در اصفهان تئاتری تاسیس شد که امروز ما وارث آن هستیم. مدیر این تئاتر بعد از مدتی به خاطر عدم استقبال مردم تئاتر خود را تبدیل به سینما کرد و ما که در این تئاتر بازی میکردیم گروهی تشکیل دادیم که بعدها چند نفری از آن جدا شدند و گروهی که الان به نام «ارحام صدر» مشغول کار است و گهگاه برنامه دارد به صورت مدیر و هنرپیشه اداره نمیشود بلکه درآمد تئاتر بین بازیگرانش به نسبت کار و سابقه و انضباط تقسیم میشود. ما نمایش یک نمایشنامه را شروع میکنیم و دو تا سه ماه این نمایشنامه روی صحنه است وقتی تئاتر از فروش افتاد، تئاتر را به مدت دو ماه برای آماده کردن نمایشنامه بعدی تعطیل میکنیم. البته بازیگران شاغل هستند و تئاتر حرفه آنها نیست و ما لزومی در این نمیبینیم که همیشه برنامه داشته باشیم. تا پیسی را در تمام جهات دلخواه خود نیابیم آن را به روی صحنه نمیآوریم و درنتیجه هیچوقت به طرز منظم کار تئاتری نداشتهایم. نمایشنامههای ما را اکثرا آقای میزان که یکی از نویسندگان خوب و باارزش اصفهان است مینویسد. سبک کارش کمدی انتقادی است و چون اجتماع ما را بهخوبی میشناسد سعی دارد تا آنجا که میتواند نقاط ضعف مردم ما را بهخوبی بنمایاند. بنابراین کار گروه شما بیشتر شکل غیرحرفهای دارد؟ بله کار گروه ما به صورت یک گروه آماتوری است در صورتی که مردم ما را یک گروه حرفهای میدانند که هیچوقت کارشان تعطیلبردار نیست در حالی که ما تعطیلیهای طولانی حتی 4 ماهه هم داشتهایم که این تعطیلی به خاطر سفر من به آمریکا و انگلیس بوده است و سفر آخری به خاطر دیدن یک دوره چهارماهه تئاتر در انگلیس بوده است که از لحاظ فراگیری تکنیک تئاتر امروز برایم مفید بود. ما معتقدیم بعد از بیست سال کار هنوز در ابتدای تئاتر هستیم و همیشه کارمان شکل آماتوری داشته است و تنها تشویق مردم این شهر بوده که ما را مجبور به ادامه کارمان کرده است. آنچه در حال حاضر ما ارئه میدهیم در حد کمال نیست و حتی ما امروز در شهر اصفهان فاقد یک سالن خوب تئاتر هستیم و برای اجرای برنامههایمان از سالن سینما استفاده میکنیم و در ساعاتی که ما برنامه تئاتری نداریم برنامه سینمایی روبهراه است. تنها عاملی که باعث گردیده است گروه ما بتواند موفقیتهایی به دست بیارد همکاری و صمیمیتی است که در کارمان وجود دارد. آقای میزان در تمام این مدت به گروه وفادار بوده و تمام سعیاش را در کارش کرده است. با اینکه کار اصلی او معاونت گاراژ شرکت نفت است و کارش یک حرفه فنی است و همچنین بازیگران قدیمی ما چون خانم سرور رجایی، خانم کلارا و خانم سوسن حاجیان و آقای رجایی که با مرحوم نصر بازی میکرده به تئاتر آنقدر علاقمند است که میگوید تا آخرین لحظه زندگی میخواهم روی صحنه باشم که همه اینها مجموعه شده که کار ما مورد استقبال مردم قرار گیرد به طوری که بارها از شهرستانها به وسیله نامه و یا تلگراف بلیت رزرو کردهاند تا در چند روزی که در اصفهان به سر میبرند، بتوانند برنامه ما را ببینند. و امروز برای عدهای که به اصفهان میآیند برنامههای تئاتر ما برایشان جالبتر است تا آثار باستانی، زیراکه میگویند آثار باستانی بر سر جایشان هستند و تغییر نمیکنند و این برنامههای ماست که تغییر میکند. ... ما هیچکدام مدرسههیا خاص تئاتر را ندیدهایم، ما در تئاتر علفهای خودرو هستیم و روی علاقه شخصی به تئاتر روی آوردیم و مردم از کارمان خوششان آمد، تشویقمان کردند درنتیجه رفتیم دنبال کتابهای تئاتر فنونی را آموختیم و امروز ما نه با تاریخ کاری داریم و نه با پیسهای فرنگی و نه دلمان میخواهد به پند و اندرز بپردازیم ما فقط میخواهیم تئاتر ارائه دهیم.