آریا بانو

آخرين مطالب

جزئیات زورگیری از مادری که کودکی در آغوش داشت اجتماعی

جزئیات زورگیری از مادری که کودکی در آغوش داشت
  بزرگنمايي:

آریا بانو - ایسنا / چند روز پیش فیلمی از سرقت خشن یک مرد از زنی که کودکی در آغوش داشت؛ در فضای مجازی بازنشر شد که پس از دستگیری سارق توسط پلیس آگاهی، این سارق برای بازسازی صحنه جرم، به محل جرم بازگشت.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ روز گذشته از دستگیری سارقانی خبر داد که ویدیوی سرقت آنها دل مادران شهر را به لرزه انداخته بود. در این ویدیو دونفر سارق با موتورسیکلت، یک زن را که کودکی خردسال در آغوش دارد شناسایی کرده و بعد در چندثانیه به او حمله کرده و تلفن همراهش را به سرقت می‌برند و با کشیدن تلفن همراه از دست این مادر، کودک و مادر را به زمین پرتاب می‌کنند.
هر دو سارق سابقه‌دار هستند
سردار علی ولیپور گودرزی درباره این سارقان می گوید: اواخر فروردین‌ماه بود که فیلمی از یک سرقت خشن از یک زنی که کودکی در دست داشت در فضای مجازی منتشر شد. در پی شکایت این زن به پلیس، پرونده دستگیری سارقان تشکیل شد. این سارقان با تهدید این زن و آسیبی که به او و کودک خردسالش رسانده بودند، بعد از سرقت تلفن همراهش متواری شده بودند.کارآگاهان با تلاش شبانه روزی موفق به شناسایی سریع این دو سارق سابقه دار شدند و پس از دریافت حکم قضایی، متهمان دستگیر شدند. همچنین هر دو نفر به بزه انتسابی اعتراف دارند و در بازرسی از مخفیگاهشان هم ادوات سرقت کشف شد؛ البته این سارقان به چندین فقره سرقت دیگر نیز اعتراف کرده‌اند و مالخر آنها نیز شناسایی شده است و قطعا اشد مجازات برای آنها در نظر گرفته می‌شود.
سر دختر دوساله‌ام زخم شد
زن جوانی که قربانی این سرقت خشن شده بود؛ در حالیکه باز هم دخترک دوساله‌اش را در آغوش داشت؛ در گفت‌وگو با ایسنا درباره روز حادثه می‌گوید: نزدیک عید فطر بود و ما به همراه همسرم و بچه‌ها می‌خواستیم برای خرید به بازار برویم، موتور همسرم دست برادرش بود و در بازار گل پارک شده بود، همسرم از من خواست بیرون بازار منتظرش بمانم تا موتور را بیاورد.
وی می افزاید: من دخترم را در آغوش گرفته بودم و حدود 20 متر آن طرف تر منتظر همسرم بود که یک دفعه دیدم یک موتوری در نزدیکی من ایستاد و یک دفعه یک مرد از آن پیاده شد و به سمتم حمله کرد.
این شاکی ادامه می دهد: آن فرد می‌خواست تلفن همراهم را بگیرد که در ابتدا موفق نشد چون من سفت گوشی‌ام را گرفته بودم که دفعه دوم آنقدر محکم تلفنم را کشید که من و دخترم زمین خوردیم و خیلی زود فرار کرد.
این زن که می‌گوید از ترس آن روز از خانه خارج نمی‌شود و حتی با صدای بلند در نیز از جا می پرد، ادامه می‌دهد: دست و پاهایم از آن روز کبود است و سر دخترم نیز زخم شد. گوشی من بسیار معمولی و ارزان قیمت بود و اصلا فکر نمی‌کردم روزی به گوشی من حمله کنند و از پلیس ممنونم که خیلی زود این سارقان دستگیر شدند و کابوس‌های من تمام می شود.
گوشی این زن را فقط یک میلیون فروختم
کودک این زن را در آغوشش ندیدم
این سارق 31 ساله که سابقه دار نیز هست؛ در گفت‌وگو با ایسنا می‌گوید: تازه شش ماه بود که از زندان آزاد شده بودم و چون معتاد بودم برای ترک مورفین به کمپ رفتم. بعد از شش ماه 25 اسفندماه از کمپ بیرون آمدم، دوباره سرقت‌هایم را شروع کردم. هم دستم نیز دوست دوران بچگی‌ام است و با هم با موتورش به سرقت می‌رفتیم.
وی می افزاید: روز حادثه این زن را در گوشه خلوتی در خیابان صابونیان دیدم و چون تلفن همراه دستش بود فکر کردم سوژه خوبی است. چند دقیقه ای زیر نظرش گرفتیم و بعد در فرصت مناسب به سمتش حمله کردم.
این سارق در پاسخ به این سوال که چرا به کودکی که در بغل این زن بود؛ رحم نکرده است، ادامه می‌دهد: من در ابتدا اصلا بچه‌ای را ندیدم؛ اما واقعا به این فکر نکردم که بچه ممکن است آسیب ببیند یا نه و اشتباه کردم.
وی می‌گوید که تلفن این زن را به قیمت یک میلیون تومان به مالخر فروخته‌ام و امروز برای یک میلیون تومان اینجوری گرفتار شده‌ام.
بازار

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1393466/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

سرمربی قهرمان بدون شکست اخراج شد!

خلاصه بازی اتلتیک بیلبائو 0 - اتلتیک 3

اسلامی: چه افرادی باعث سقوط نساجی شدند؟

بابایی: به صورت موقت تا آخر فصل هستم

ترکیب احتمالی استقلال مقابل آلومینیوم اراک

ساکت الهامی از نساجی استعفا داد

اخباری: برنده بازی تماشاگران خانم بودند!

مرادی: دو بازی آخر را می‌بریم تا تک‌رقمی شویم

دستور فوری برای تخلیه ترمینال کالاهای خطرناک بندر شهید رجایی

روایت رهبر انقلاب از بوسیدن دست کارگر توسط پیامبر اسلام(ص)

سرزمین های اشغالی در آتش

چرا شما ژاپنی‌ها زیاد خودکشی می‌کنید؟

مگه رژیمی ها هم می تونن «تیرامیسو» میل کنن؟!

ترمای بزرگسالی محصول این کم کاری های والدین است!

این پدیده‌ شگفت‌انگیز ذهن علم را به خود مشغول کرده است

«طهورا»؛ نگاهی متفاوت به زنان در دوره امامت امام رضا(ع)

داور فینال جام جهانی برای بازی برگشت اینتر-بارسا

هکتور کوپر-عراق؛ یک امضا تا نهایی شدن!

کارتال: سه گل زدیم و بعد مدارا کردیم

اخباری: خودزنی کردیم و برد را از دست دادیم!

علت قطعی VAR یزد؛ لجبازی صداوسیما و فدراسیون!

گل اول منچستریونایتد به اتلتیک بیلبائو توسط کاسمیرو

سقوط نساجی به ضرر فوتبالیست‌های مازندرانی است

محمدی: دوست دارم در تیم‌های بزرگ بازی کنم

گل دوم منچستریونایتد توسط برونو فرناندز از روی نقطه پنالتی در دقیقه 38

گل سوم منچستریونایتد به اتلتیک بیلبائو توسط برونو فرناندس

تیپ خانم بازیگر در سریال «تاسیان» بحث‌برانگیز شد!

نگاهی به فیلم «سلام علیکم حاج آقا» با 6 سال سابقه توقیف!

اجرای سوزناک و احساسی از عرفان طهماسبی

پلیس راهور شرح می‌دهد؛ چه خودرویی را نه بخریم و نه سوار شویم؟

29 نفر از جان باختگان حادثه انفجار در بندر شهید رجایی شناسایی شدند

پلیس کرج فاش کرد: زنی شوهر پوادارش را با معشوقه‌اش کشت و زیر خانه‌اش دفن کرد!

آتش سوءظن به جان مرد افتاد؛ دفن دخترش در بیابان

دستگیری پدری که دختر 5 ساله خود را به قتل رسانده بود

کریمه‌ آل‌الله یا حضرت معصومه

تا این دلم تو صحن تو آرومه

هجوم گسترده حشرات در فروشگاه‌های عربستان

انس به دنیا، منشأ وحشت از مرگ است!

وقتی سواد رسانه ای نداریم...

روز دختر، میان آوار و اشک

2 غذای نانی برای پیک نیک روز جمعه

مطالعه در تاریکی به بینایی آسیب می‌رساند؛ افسانه‌ یا حقیقت علمی؟

3 عامل کشنده که قلب شما را نشانه گرفته‌اند!

خانواده‌ای که همه حافظ قرآن‌اند

پرتاب ماهواره‌ای که کارش وزن‌کردن جنگل‌ها است!

انگار که لال شده باشم ؛ شاید هم کور و کر !

دروازه‌بان پرسپولیس در رویای لغزش بیرانوند!

صعود شهرقدسی‌ها به لیگ برتر؛ بازهم قلعه حسن خان

تساوی استقلال خورستان و خیبر در جدال همسایه‌ها

احتمال برگزاری استقلال خوزستان-تراکتور در تبریز!