آریا بانو - میزان / در کوران حمله رژیم صهیونیستی به ایران به میدان هفت تیر میروم تا گزارشی از حملات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به امدادگران تهیه کنم. در پی این حادثه دو امدادگر جوان به شهادت رسیدند. حالا آمبولانس آنها بهشکل نمادین در میدان هفت تیر به نمایش عموم گذاشته شده است.
درست پنجمین روز جنگ تحمیلی بود. عصرگاه سهشنبه 27 خردادماه 1404 لحظاتی پس از بمباران منطقهای مسکونی در شمال غرب تهران، مجددا مردم منطقه صدای انفجار مهیبی را شنیدند. این بار انفجار از ساختمان نبود و به روایت شاهدان عینی خیابان و یک خودرو مورد اصابت قرار گرفته بود. یک خودرو آمبولانس هلال احمر که برای انتقال مجروحین و مصدومین حمله رژیم صهیونیستی به شمال غرب تهران در حال اعزام مجروحین به مراکز درمانی بود، هدف حمله رژیم صهیونیستی قرار گرفت.
جمعیتی بیاختیار به سمت محل حادثه هجوم آوردند. هوا پر از غم، بغض و حیرت بود؛ پرتابه دشمن، بیهیچ رحمی، بر سر امدادگران در حال خدمت، آتش برپا کرده بود.در میان توده جمعیت، چشمها به سمتی دوخته شده بود که حالا تبدیل شده بود به میدان عزای انسانی: یک آمبولانس در آتش میسوخت آمبولانسی که در حال اعزام مجروحین بود.
بازار 
آمبولانس هلال احمر! آنچه بیان شد، تصویر دردناک سیاهی است که در تاریخ جنایات جنگی باقی خواهد ماند و دل هر انسانی را تا ابد به درد خواهد آورد. تصویری جدا نشدنی از بیعدالتی و جنایت بیپایان.این بار برخلاف آرامش معمول شمال غرب تهران، صدای نالهها و فریادها و الله اکبر مردمی که با مشت گره کرده در پی خاموش کردن آمبولانس هستند فضای سرد و سنگین منطقه را پر میکرد.
مردان و زنانی که حالا در اطراف، صف بسته و با چهرههای غمزده ایستاده بودند، از درد و خشم ناله میکردند و در گفتوگوهایشان، این تصویر را نماد جنایتی بیپرده و بیرحمانه میدانستند. هر کدام، نگاه پر از سوال و اشک داشتند؛ چرا امدادرسانان، که بیپناهترین افراد این صحنه بودند، هدف قرار گرفتند؟
ناقض همیشگی قوانین بینالمللی
اقدام رژیم صهیونیستی نقض آشکار حقوق بشر و قوانین بینالمللی است. اگر چه برای رژیمی که موجودیت آن مشروعیت نداشته و با اشغال سرزمین و شهروندان اجارهای نمود بیرونی پیدا کرده است، قانون تنها میتواند قصیدهای باشد با ردیف کشک!
بر اساس ماده 18 و 19 کنوانسیون جهانی ژنو، حمله به اهداف غیرنظامی مانند امدادرسانان و تجهیزات پزشکی کاملا منع شده است. همچنین حمله مستقیم به آمبولانسها، که جزو اهداف غیرنظامی است، نقض آشکار حقوق بینالملل است. هدف قرار دادن امدادگران، در راستای نقض منشورهای حفاظت از غیرنظامیان است که در ماده 38 قانون جنگها تصریح شده است.ماده 5 و 6 منشور بینالمللی حقوق بشر نیز حق حیات و امنیت فردی را الزام دانسته و حمله مستقیم را ناقض این حقوق میداند.
وفق معاهدههای بینالمللی، از جمله اصل 21 کنوانسیون ژنو، حمله به امدادرسانان و تجهیزات پزشکی، شکننده حقوق بینالمللی است و نیازمند مجازات است و حمله واضح و آشکار رژیم غاصب صهیونیستی نیز به بیمارستانها و آمبولانس در حال امدادرسانی هلال احمر، مصداق بارز جنایات جنگی است و امید است مراجع حقوقی بین المللی در این خصوص اقدام کنند.
وقوع اینگونه حملات در پی بیتفاوتی جهانی نسبت به حقوق بشر و قوانین بینالمللی است. لازم است نهادهای حقوق بشری، دادگاههای بینالمللی و سازمانهای حقوق بشری، به شدت این جنایت را محکوم کنند و عاملان آن پاسخگو باشند.
گپوگفتی با مردم
حالا، اما سوخته این آمبولانس در میدان هفت تیر تهران به عنوان سندی بر جنایت رژیم غاصب گذاشته شده و شهروندان تهرانی به عینه این جنایت رژیم صهیونیستی را میبینند.
این فرصتی بود تا در میان مردم رفته و با شهروندان و عابرینی که بیش از دیگران به آمبولانس سوخته هلال احمر توجه میکنند، گپی بزنیم.
مرد جوان تنومندی با دیدن این صحنه دستکم 2 یا 3 دقیقه تامل میکند، سپس نزدیکتر رفته داخل ماشین را برانداز میکند. ظاهر جوان امروزی است به آرامی به او نزدیک میشوم و سعی دارم تا گفتوگویی خودمانی داشته باشیم. اما با حساسیت او مجبور میشوم کارت شناسایی نشان دهم و کار کمی رسمیت به خود میگیرد. مرد جوان با ادبیاتی که حاکی از گذراندن تحصیلات عالیه است، گفت: این دیگر جنگ نیست این جنایت است، جنایت ضدانسانی است. امدادگران بیدفاع، هدف قرار گرفتند در حالی که فقط برای نجات زندگی میرفتند.
به سراغ مرد دیگری میروم که به نظر عجله دارد. اما با کنجکاوی عجیبی به آمبولانس نزدیک میشود در حالی که صدایش از نفس نفس زدن، بریده بریده میآید با لحنی همراه با خشم گفت: این جنایت باید محاکمه شود؛ جهان باید جوابگو باشد. این ظلم باید پایان یابد.
صدای پدافند هوایی بلند میشود. از میان عابرین افرادی نیز با تلفن همراه خود تصاویری ثبت میکنند. یکی از آنها در حالی که میلی به گفتوگو ندارد همچنان که دور میشود، میگوید: این نماد مرگ انسانیت، بیعدالتی و فریاد بیپاسخ مظلومان است.
از میان عابرین و ناظرین، چشمان اشکبار مردی با ویلچربرقی نیز مرا به سوی خود کشاند. این مرد گفت:یاد روزگار جوانیم افتادم. در زمان جنگ ایران و عراق راننده یکی از این آمبولانسها بودم و این پاها در چنین آمبولانسی جا مانده است؛ و سپس در حالی که چشمان خیساش را پاک میکند میگوید: این نماد بیپناهی، مظلومیت و فداکاری امدادگرانی است که جانشان را برای نجات دیگران گذاشته بودند، اما در لحظهای بیدلیل، هدف تیرهای جنگطلبانه قرار گرفتند. این ماشین سوخته، به سمبلی از خیانت، ستم و بیرحمی، که هر بار در ذهن و دل هر فردی نقش میبندد، تبدیل خواهد شد. عدالت باید اجرا شود، خونهای بیگناه نباید بیپاسخ بماند گرچه آنچه به جایی نرسد فریاد است.
افراد دیگری نیز از اقشار مختلف نقطه نظراتی داشتند مانند؛ علی، یک مرد میانسال که گفت: این حمله نشان داد که دشمن چقدر بیرحم و بیوجدان است. امدادگران که فقط وظیفه داشتند به انسانها کمک کنند، اینگونه مورد هدف قرار میگیرند؟ این بیعدالتی است که هیچکس سزاوار آن نیست.
فاطمه، دختر جوانی که ابتدا سعی دارد تا حوزه فعالیت خود را بازگو نکند و در پایان گپوگفتمان دیگر لازم نبود که بگوید؛ کنشگر اجتماعی و فعال حقوق بشر است گفت: حمله مستقیم به امدادگران، حتی در قانون جنگها، جرم و جنایت است، اما اینجا، جنایت در برابر چشمان جهانیان رخ داده است. جهان در سکوت است همچنانکه در برابر کودکان گرسنه غزه در سکوت است و...
رضا، دانشآموز متوسطه دوم گفت: این تصویر من را خیلی غمگین و خشمگین کرد. چطور ممکن است در این قرن، همچنان شاهد چنین جنایاتی باشیم؟ این کار کثیف است زشت است و...فحشی مثبت 18 نثار اسرائیل کرد و رفت.
پایان کار...
دیگر آفتاب ظهر تابستان کار را ناگزیر به پایان نزدیک کرده بود، اما هنوز عطر سوختگی و اندوه در هوا به مشام میرسید و مردم مضطرب در میدان هفت تیر تهران. صدای پدافند به آسمان است و مجالی دیگر برای نگه داشتن مردم نمیماند. پیاده راه کریمخان را به سمت حافظ طی میکنم. تهران عزیز این روزها تهران دیگری است.نکتهای که این میان نباید فراموش شود؛ عشق است، عشق به کار، عشق امدادگران هلال احمر به شغل و خدمت رسانی به مردم در هر شرایطی! چهار جوان که هر یک خانواده و ریشههایی دارند طی 12 روز جنگ تحمیلی فدای وطن شدند.
متبرک باد نامشان؛
مهدی زرتاجی، مجتبی ملکی، امیرحسن جمشیدپور و یاسر زیوری قهرمانان ملودرامی حماسی بودند که ژانر حقیقت را به تاریخمان پیوند زدند.