شنبه ۷ تير ۱۴۰۴
اجتماعی

تراژدی زندگی به روایت «پیرپسر»

تراژدی زندگی به روایت «پیرپسر»
آریا بانو - ایسنا / فیلم «پیرپسر» اقتباسی آزاد از چند شاهکار ادبی دنیا است که تماشاگر را به دل عشق، حسرت‌، پدرکشتگی‌ و مفلوکی‌ شخصیتی به‌نام غلام باستانی، دو پسر جوانش و ...
  بزرگنمايي:

آریا بانو - ایسنا / فیلم «پیرپسر» اقتباسی آزاد از چند شاهکار ادبی دنیا است که تماشاگر را به دل عشق، حسرت‌، پدرکشتگی‌ و مفلوکی‌ شخصیتی به‌نام غلام باستانی، دو پسر جوانش و مستأجرشان می‌برد که زنی جوان است.
اگر حال و حوصله ندارید این نوشتار را تا آخر بخوانید، همین ابتدا دیدن فیلم «پیرپسر» را پیشنهاد می‌دهم با این توضیح که سازندگانش آن را برای افراد بالای 18 سال تعریف کرده‌اند. اگر حال و حوصله دارید، با این متن که مروری بر فیلم «پیرپسر» به نویسندگی و کارگردانی اکتای براهنی و تهیه‌کنندگی بابک حمیدیان است، همراه و مطمئن شوید که در میانه طنزهای (لودگی‌های) تکراری با بازی‌های (نابازیگری‌های) تکراریِ اکنون «پیرپسر» ارزش دیدن دارد.
دنیا را آدم‌های بد ساخته‌اند یا آدم‌های خوب؟! آدم‌هایی که نیشخند پلیدی دارند و پررو و اهل دهان‌دریدگی‌اند پیروز میدان زندگی می‌شوند یا آن‌ها که از سر خجالت لبخندشان محو می‌شود و مؤدب و فکرشده حرف می‌زنند؟ جامعه به آدم‌هایی که صدای بلندتری دارند، چوب‌به‌دست‌اند و زرنگ‌بازیِ بیش‌تری بلدند احترام می‌گذارد؟ و درعوض آدم‌های ساکت و ساده و بی‌غش‌ را که دست دراز نمی‌کنند، مگر برای نوازش و یاریگری به فراموشی می‌سپارد؟
غلام باستانی، پدر یک خانواده سه‌نفره که مردی هوسباز و معتاد به موادمخدر است و خودبزرگ‌پنداری خاصی دارد، دنیا را از آنِ آدم‌های بد می‌داند و پسر بزرگ‌ترش علی که هیچ نشانی از پدر ندارد، باور به خوبی‌ دارد، حتی اگر آدم‌های اهلش نتوانند فاتح اتفاقات کوچک و بزرگ زندگی باشند. با این اوصاف، اگر علی چنان‌که بر معلم‌بودن مادرش تأکید می‌شود، نمادی از فرهنگ باشد، غلام ضدفرهنگ است، چنان‌که پسرش و مادر علی را هم دوست ندارد.
در این میانه که غلام برای کوچک‌شمردن علی از هیچ مسخره‌بازی دست نمی‌کشد، شخصیت رضا، پسر دوم خانواده را می‌بینیم که گاهی به سمت پدر و گاهی به سمت برادر حرکت می‌کند. علی و رضا دو برادر از یک پدر و از مادرانی متفاوت‌اند که در جوار غلام زنان خوش‌سرانجامی نبودند و حالا از هیچ‌کدام‌شان خبری نیست.
بازار



غلام و پسرانش بدون همسر یا مادری در یک خانه دوطبقه صبح را به شب می‌رسانند و در انتظار زندگی‌اند. غلام بیش‌تر وقتش با خیابان‌گردی‌های بی‌هدف یا در مغازه سمساری یک دوست از جنس خودش سپری می‌کند. علی در یک کتابفروشی فروشنده است که به‌خاطر یک ناهمکار از کار بیکار می‌شود. رضا ظاهراً پادوی املاکی است که رؤیای داشتن یک زندگی ایده‌آل آرامش نمی‌گذارد.
غلام پول خوبی دارد، آن‌قدر که از عیاشی‌هایش عقب نیفتد، اما علی و رضا درد زیادی از بی‌پولی می‌کشند و بدشان نمی‌آید که با فروش خانه و کوبیدن آن ثروتی به جیب بزنند، اما پدر راضی نمی‌شود. رضا برای رسیدن به این پول و سامان‌گرفتن زندگی‌شان آرزوی مرگ پدر دارد و بارها نقشه قتلش را با خونسردی از ذهن گذرانده و جلوی برادرش علی هم به زبان آورده است.
آشفتگی روابط این سه نفر و ترس‌ها و حسرت‌های زندگی‌شان در دیالوگ‌های پرتنش آن‌ها و همچنین در نمای داخلی خانه‌شان که هر روز به‌هم‌ریخته‌تر و چرک و کثیف‌تر می‌شود، به‌خوبی بازتاب یافته است، به‌خصوص آتشی که گاه‌وبیگاه در آشپزخانه زبانه می‌گیرد و چاقوهای تیز و گوش‌به‌زنگ کنار ظرف‌شویی که با حرکت دوربین روی آن‌ها ته دل تماشاچی خالی می‌شود، گویا انعکاسی از درون گُرگرفته و پرخشم پدر و پسران است که هر دم امکان دارد کار دستشان دهد. پاشیدگی پیوند پدر خانواده و پسرانش زمانی بیش‌تر تلاطم می‌گیرد که رعنای جوان و مجرد در همان خانه مستأجرشان می‌شود.
 غلام به رعنا نظر دارد و چون می‌داند که از نظر مالی در تنگناست با اجاره‌بهای کم‌تری او را به خانه‌شان کشانده‌ تا سر فرصت نقشه‌اش را برای رسیدن به زن عملی می‌کند؛ موضوعی که از پسران هم پنهان نیست. در وسط همین گیرودار، رعنا و علی دلبسته یکدیگر می‌شوند تا رویارویی پدر و پسر بزرگ‌تر به منتها برسد. اگر به تماشای چنین داستانی‌، دیدن فرجامش و خوانش رویدادهایش علاقه‌مندید، این روزها سینماهای اصفهان هم‌زمان با سراسر کشور «پیرپسر» را به نمایش عمومی درآورده‌اند.

آریا بانو

فیلم‌نامه «پیرپسر»، محصول 1400 شمسی، چنان‌که در تیتراژ پایانی تأکید می‌شود، متأثر از چندین کتاب ادبی از رستم و سهراب «شاهنامه» گرفته تا داستان‌های روسی چون «برادران کارامازوف» و نمایشنامه‌های شکسپیر آفرینش شده است. این اثر تاکنون در جشنواره‌های جهانی متعددی از جمله «فیلم روتردام» و «فیلم ترانسیلوانیا» اکران شده است و چندین جایزه بین‌المللی هم دارد.
«پیرپسر» سرشته با صحنه‌های مضطرب، هراسناک و نفس‌گیر است که به رؤیاهای بربادرفته، تردید، بهتان، عشق، هوس و در یک کلام به «تراژدی» آدم‌هایش راه پیدا می‌کند؛ در جایی که نمادهای فرهنگ و ضدفرهنگ به یک نقطه‌ می‌رسند. این فیلم با بازی‌های تأثیرگذارش در مدت‌زمانی متفاوت از دیگر فیلم‌های سینمای، یعنی در بیش از سه ساعت روایت می‌شود. تردیدی نیست که جذابیت «پیرپسر» دیر یا زود مخاطبان بسیاری را به خود جلب می‌کند، اما بعید نیست که همان تماشاچیان با این پرسش سالن سینما را ترک کنند: «ممکن نبود فیلم را در یک چارچوب زمانی کوتاه‌تری روایت کرد؟!»


نظرات شما