دوشنبه ۹ تير ۱۴۰۴
اجتماعی

قتل به خاطر غیرتی شدن یک دهه هشتادی

قتل به خاطر غیرتی شدن یک دهه هشتادی
آریا بانو - خراسان / نوجوانی که در سال آخر دبیرستان درس می‌خواند و دستش به خون یک نوجوان دیگر آغشته شده است، جزئیات این قتل را بازگو کرد. پنجشنبه گذشته در خیابان رسالت ۱۳۶ ...
  بزرگنمايي:

آریا بانو - خراسان / نوجوانی که در سال آخر دبیرستان درس می‌خواند و دستش به خون یک نوجوان دیگر آغشته شده است، جزئیات این قتل را بازگو کرد.
پنجشنبه گذشته در خیابان رسالت 136 مشهد نوجوانی پس از آنکه پیامک و تصاویری از پسر همسایه در گوشی تلفن خواهرش مشاهده کرد، به سراغ پسر نوجوان هم‌سن و سال خودش رفت و او را در حاشیه خیابان با حدود 10 ضربه هولناک به قتل رساند.
طولی نکشید که با دستورهای ویژه صادق صفری قاضی ویژه قتل عمد کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی به سرپرستی سروان آرمین منفرد (افسرپرونده) وارد عمل شدند و پس از 10 ساعت رصدهای اطلاعاتی، متهم قتل را در خیابان مسلم شمالی هنگامی دستگیر کردند که تلاش‌ها برای انتقال وی به آن سوی مرزهای کشور آغاز شده بود.
این نوجوان ساعتی بعد از دستگیری و پس از آنکه ماجرای این جنایت را در حضور قاضی شعبه 255 دادسرای عمومی و انقلاب تشریح کرد به سوالات درباره سرگذشت خود و ابعاد اجتماعی این جنایت تکان‌دهنده پاسخ داد.
نامت چیست؟ مهدی-پ
متولد چه سالی هستی؟ 1386
محصلی؟ بله، در کلاس دوازدهم (دبیرستان ) در حال تحصیل بودم.
در کدام منطقه مشهد زندگی می کنید؟ در بولوار رسالت منطقه همت‌آباد
در تعطیلات تابستانی کار هم می کردی؟ بله، گاهی به بنایی می‌رفتم و گاهی نیز در میدان بار میوه‌ کار می‌کردم.
چه شد که دست به جنایت زدی؟ شب قبل از حادثه در یک لحظه گوشی خواهرم را برداشتم و پیامک‌ها و تصاویری از یک پسر دیدم که با خواهرم ارتباط داشت. غیرتی شدم و نفهمیدم چه کار می‌کنم.
آن پسر (مقتول) را می‌شناختی؟ نه، او را در محله خودمان دیده بودم، ولی سلام و علیکی با هم نداشتیم.
پس چطور فهمیدی که او همان پسری است که با خواهرت رابطه دارد؟ عکس او را در پروفایلش (تصویر صفحه شخصی فضای مجازی) دیدم.
چرا تصمیم به قتل گرفتی؟ خودم هم نفهمیدم چه شد. آنقدر با دیدن آن تصاویر عصبانی شدم که دیگر به چیزی فکر نکردم. صبح به سراغش رفتم و او را در کنار خیابان دیدم که به سمت محل کارش می‌رفت. به او گفتم چرا مزاحم ناموس مردم شدی؟ گفت به تو ربطی ندارد. گفتم آن دختر خواهرم است و ضربات کارد را زدم.
پشیمانی؟ خیلی! دستگیر که شدم تازه فهمیدم اشتباه کرده‌ام و باید اول به عاقبت آن فکر می‌کردم.
یعنی چه تصمیمی می‌گرفتی؟ با بزرگ‌ترها مشورت می‌کردم یا از دیگران کمک می‌گرفتم که باید در اینگونه موارد چگونه برخورد کنم.
قصد داشتی بعد از دیپلم چه کار کنی؟ می‌خواستم نظامی بشوم. دوست داشتم در ارتش خدمت کنم.
خودت هم با دختری ارتباط داری؟ بله، چند ماه است که با دختری آشنا شده‌ام!
پس چرا وقتی کسی با خواهرت ارتباط داشت، او را کشتی؟ من قصد ازدواج با آن دختر را داشتم!
به نظرت ریشه این جنایت‌ها چیست؟ اول حمل چاقو! اگر چاقو نبود شاید این اتفاق نمی‌افتاد. ولی از همه مهم‌تر ما هنوز فرهنگ استفاده از فضای مجازی را نمی‌دانیم و ارتباط‌های خیابانی را هم نمی‌فهمیم. کاش کسی مرا راهنمایی می‌کرد.
بازار


نظرات شما