آریا بانو - نی نی سایت / تفاوت تربیتی کودکان از دهه 60 تا 90؛ تفاوت نسلها و تفاوت در تجربه کودکی
کودکی در دهه 60 ایران رنگ و بوی خاصی داشت؛ کارتونهایی که با تجربههای واقعی زندگی گره خوردهبود، بازیهای دستهجمعی با بچههای محله و تعامل رو در رو با بزرگترها. اما بچههای دهه 90 درست مانند کودکان نسل امروز دنیا، در یک جهان دیگر بزرگ شدهان؛ جهانی پر از صفحات نمایشگر، تبلتها و ارتباط شبکهای. تفاوت این دو سبک رشدی باعث شده تا تفاوتهای قابلتوجهی در کودکیکردن نسل امروز پدید بیاد، خصوصا در مهارتهای اجتماعی، نوع بازی، تعامل با خانواده و حتی نوع شکلگیری هویت فردی.
اما بچههای امروزی در چه چیزهایی نسبت به نسل قبل متفاوتان؟
مهارتهای اجتماعی:
بسیاری از کودکان نسل جدید، تعاملشون با بزرگترها خلاصه میشه در «آره یا نه»، یا «سلام و خداحافظ» و گفتوگو میان آنها کم اتفاق میافته.
در کودکی نسلهای قبل، گفتگو با دیگران – حتی غریبهها – یک بخش طبیعی از روزمره بود؛ اما در نسل دهه 90 این تعامل، مستقیم به فرهنگ دیجیتال آغشته شده؛ چت در واتسپ یا ارسال استیکر در تلگرام.
نوع بازی:
در گذشته کودکان بیشتر وقتشون رو با بازیهای بیرون از خانه مثل فوتبال، والیبال، دنبالبازی در کوچه یا ساخت سنگپله و بازیهایی با الهام از داستانهای سنتی میگذروندن. اینطور بازیها علاوه بر سرگرمی، مهارتهای فیزیکی، حل مسئله و اعتماد به نفس رو در آنها تقویت میکرد.
اما امروز، فضای بازی به اتاق و خانه محدود شده. کودکان مدرن بیشتر وقتشون رو صرف بازیهای ویدیویی، تماشای یوتیوب یا گشت و گذار در شبکههای اجتماعی میکنن؛ فعالیتهایی که اکثرا انفرادیان و نیاز بسیار کمتری به مهارتهای جمعی دارن.
محتوای کارتونها:
در دهههای 60 و 70، بیشتر برنامههای کودک با زندگی روزمره آنها گره خوردهبود: کوچه، مدرسه، موضوعات خانوادگی. اما امروزه محتوای برنامههای کودک و کارتونها بیشتر به سبک فانتزی، ماورایی یا علمی–تخیلی گرایش داره.
برخی قدیمیها کارتونهای زمان خودشون رو «تراژیک» و همراه با چالشهای زندگی واقعی توصیف میکنن، که بستر واقعگرایانه در ذهن کودک ایجاد میکردن. در مقابل، کارتونهای امروزی از واقعیت زندگی کودک به دورن و وقت آنها رو صرف پرورش تخیل خام میکنه، نه مهارت حل مسئله در واقعیت.
اوقات فراغت:
در سبک کودکی گذشته، فراغت و بازیکردن بدون محدودیت زمانی، شخصیت کودک رو پرورش میداد. اما امروز، کودکان مدرن دچار کمبود زمان آزاد طبیعیان؛ سرمایهگذاریهای بیش از حد خانواده روی کلاسهای کمکدرسی، یادگیری مهارتهای کامپیوتر، زبان و موسیقی، فضای خلاقانه رو به طور قابل توجهی محدود کرده. در نتیجه، دهه نودیها برای شرکت در رقابتهای علمی یا کشف طبیعت کمتر فرصت دارن و تمرکز اصلیشون بر دستاورد تحصیلی و نتیجهگرایی هست، نه رشد درونی و لذت «کودکی کردن».
کودک سلبریتی:
یکی دیگر از تفاوتهای جدی میان نسلی، ظهور پدیدههایی مثل «کودک-سلبریتی» و «کودک-بلاگر» هست؛ کودکانی که تحت اختیار والدین وارد فضای مجازی میشن و بهمرور برای دیده شدن تحت تاثیر الگوسازی بزرگترها قرار میگیرن .
این کودکان اغلب دیگر وقت برای بازی خالصانه یا رشد شخصی ندارن و وظیفه آنها بیشتر تبلیغ، اجرا یا ساختن سرگرمی برای دیگران هست. این موضوع، یکی از چالشهای بزرگ نسل دهه 90 در ایران به حساب میاد.
وضعیت آموزش و فشار تحصیلی:
بچههای دهه 60 و 70 اغلب تکفرصتی یا با تمرکز بر مدرسه و امتحانات، اما با فشار کمتر تحصیلی بزرگ شدن؛ فضای تعلیم آنها سادهتر و کمتر رقابتی بود.
درحالحاضر، از آموزش جانبی کمکدرسی تا کلاسهای آنلاین، جایگزین فراغت کودکان شده. بخشی از تجربه آنها به مرور با یادگیری سریع زبان سوشیالمدیا و فهم دنیای مجازی گره زدهشده؛ که نتیجهاش فشار مستمر روانی، اضطراب امتحان و کاهش فرصت رشد شخصی هست.
ویژگی کودکان دهه 90 در مقایسه با کودکان نسلهای قبل
چت، جای گفتوگو و تعامل چهرهبهچهره رو گرفته و دوست پیداکردن در محله، کمتر اتفاق میافته.
بازی کردن در پارک و فعالیتهای بیرونی جاشون رو به بازیهای انفرادی و دیجیتال دادن.
محتوایی که نسل جدید با آن روبرو هست، فانتزی و بدون ارتباط مستقیم با واقعیت زندگیه.
امروزه اکثر کودکان، زمان آزاد زیاد دارن اما هیچ برنامهای برای استفاده ازش ندارن.
فشار دیدهشدن در سوشیالمدیا جای خودش رو به رشد طبیعی هویت داده.
کودکان امروز فشار آموزشی بیشتری رو تحمل میکنن.
نتیجهگیری
کودکی نسل دهه 90 ایران با تمام ویژگیهای نوآورانهاش، در برخی ابعاد از کودکی دهههای گذشته فاصله گرفته. هرچند فناوری، امکانات تازهای برای کودکان امروزی فراهم کرده، اما با شناخت و تلاش برای متوازنسازی، شاید بتونیم رشد نسلی رو ببینیم که از مزایای فناوری جدید بهره میبره، اما هیچوقت فرصت «کودکیکردن» رو از دست نمیده.
بازار ![]()