آریا بانو - خبرآنلاین / ملیکا ملک زاده رضوی، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی میگوید: نقاشی کودکان صرفاً یک فعالیت سرگرم کننده یا خلاقانه نیست و یکی از ابزارهای اصلی بیان هیجانات، خواستهها، نگرانیها و حتی تجربههای ناخودآگاه آنهاست. از آنجا که کودکان در سنین پایین، مهارت کلامی محدودی برای بیان احساسات و افکار پیچیده دارند، نقاشی یکی از امن ترین و مستقیم ترین راهها برای بازتاب دنیای درونی آنهاست. اما این به معنای تفسیر قطعی دنیای درون کودک نیست. تفسیر نقاشی باید همیشه در کنار سایر ابزارهای ارزیابی روان شناختی مانند مصاحبه، مشاهده و آزمونهای عینی صورت بگیرد.

نشانههای مورد بررسی در نقاشی
کودکان روان شناسان عناصر مختلفی را در نقاشی کودک بررسی میکنند:
رنگها:
کودکان شاد اغلب از رنگهای روشن (زرد، سبز، آبی آسمانی، نارنجی) استفاده میکنند. رنگهای تیره یا تکرار زیاد رنگ مشکی، قرمز تند و خاکستری ممکن است نشانه خشم، اضطراب یا غم پنهان باشد.
اندازه و محل ترسیم: نقاشیهایی که شخصیت اصلی را کوچک، گوشه گیر یا در پایین صفحه قرار میدهند، میتوانند نشانه احساس ضعف، انزوا یا اضطراب باشند. برعکس، کشیدن تصاویر بزرگ و در مرکز، نشانه اعتماد بهنفس بالاتر است.
جزییات چهره و بدن: حذف بخشهایی از بدن مثلاً دهان یا دستها میتواند نشاندهنده احساس فقدان کنترل یا ناتوانی در بیان احساسات باشد. چهرههای بدون چشم، دهان یا ابرو، ممکن است نشانه ترس از قضاوت، احساس بی قدرتی یا تجربههای آسیب زا باشد.
فشار دست و خط: فشار بیش از حد مداد یا خطوط بسیار تند و خشن میتواند علامت تنش یا عصبانیت باشد. خطوط کمرنگ ممکن است با اضطراب یا بی انگیزگی مرتبط باشند.
مضامین رایج: کودکی که خانه ای گرم با درخت و خورشید میکشد، احتمالاً در فضای خانوادگی ایمن قرار دارد. در مقابل، خانههای بدون در و پنجره، شخصیتهای تنها یا تصاویر تخیلی ترسناک، میتوانند از اضطراب یا ناامنی خبر دهند.

تفاوت نقاشی کودک شاد و غمگین
نقاشی کودک شاد معمولاً پر از رنگهای متنوع، شخصیتهایی با چهرههای خندان، ارتباطهای روشن میان افراد (مثلاً دست به دست بودن اعضای خانواده)، خورشید در آسمان، طبیعت سرسبز و نظم فضایی در نقاشی است. این
کودکان معمولاً از ترسیم خودشان در مرکز نقاشی نمیترسند و جایگاه مشخصی در
خانواده یا جامعه برای خود قائل اند. کودکانی که در محیطهای امن، با محبت و قابل پیش بینی رشد میکنند، بهطور طبیعی تمایل به بازنمایی این امنیت در نقاشیهایشان دارند.
اما نقاشی کودک ناراحت یا مضطرب، ممکن است عناصر و مضامینی را شامل شود. استفاده مکرر از رنگ سیاه یا خاکستری. حذف خود از نقاشی یا کشیدن خود به شکل بسیار کوچک. ترسیم عناصر ترسناک مانند هیولا یا
حیوانات خشن. خانههایی تاریک یا بدون در و پنجره (احساس نداشتن امنیت یا آزادی) و جدایی افراد
خانواده یا چهرههای غمگین از این جمله اند. تجربههایی مانند تعارض والدین، طرد شدن،
خشونت یا تغییرات ناگهانی مثل
طلاق یا مهاجرت، میتواند خود را در مضامین نگران کننده در نقاشی کودک نشان دهد. کودکی که قبلاً شاد نقاشی می کرده و حالا ناگهان فقط موجودات ترسناک می کشد، ممکن است دچار استرس یا اتفاقی در محیط زندگی اش شده باشد.
تکرار موضوعات خاص
اگر کودکی چندین بار پشت سر هم یک چیز خاص مثلا همیشه باران، زندان، حیوان زخمی یا خانه بدون پنجره بکشد، میتواند نشانه گیر افتادن ذهن در یک تجربه، ترس یا خاطره خاص باشد. همچنین نقاشی کودکانی با تجربه آسیب ممکن است شامل اشکال شکسته، بدنهای ناقص، چهرههای بی احساس یا فضای تیره و خالی باشد. گاهی کودکانی که مورد آزار یا بی توجهی بوده اند، آدمها را بدون دست، دهان یا
چشم می کشند.