آریا بانو - اعتماد / سه پسر که دختری را شکنجه کرده و کشتهاند، پای میز محاکمه رفتند و جزئیاتی از این قتل فجیع را گزارش دادند.
متهمان زمانی بازداشت شدند که دختر جوان به نام لیدا را به بیمارستان بردند اما او جان سالم به در نبرد.
یک سال و نیم پیش به پلیس گزارش شد دختری که لیدا نام دارد و به شدت دچار جراحت شده، در منطقه قلعه حسنخان جانش را از دست داده است.
وقتی ماموران در محل حاضر شدند، حراست بیمارستان گزارش داد کسانی که لیدا را به بیمارستان بردند سه مرد بودند.
متهمان بعد از بازداشت اعتراف کردند که لیدا را شکنجه کردند اما مدعی شدند قصد قتل نداشتند.
یکی از متهمان که کیان نام دارد، گفت: «ما اکیپی از دوستان بودیم که با هم رابطه خوبی داشتیم و قرارهای زیادی میگذاشتیم. با لیدا هم در همان اکیپ آشنا شدیم و دوستی زیادی با هم داشتیم. مدتی بود فهمیده بودیم لیدا هر جا میرود دزدی میکند. او حتی از یکی از دختران به نام سارا که در اکیپ بود و فامیل خودش بود هم دزدی کرده بود. او هر خانهای میرفت از بچهها جنسی بلند میکرد. یک بار انگشتر و یک بار لوازم آرایش و... سرقت کرده بود. ما نمیتوانستیم این موضوع را خیلی واضح به او بگویم، چون انکار میکرد و مدرکی دستمان نبود. اما میدانستیم هر وقت لیدا هست، چیزی از خانه گم میشود. تا اینکه آخرین بار از خانه یکی از ما به نام مهرداد گوشی گم شد. لیدا گوشی مهرداد را برداشته و برده بود. ما گفتیم گوشی مهرداد گم شده اما لیدا به روی خودش نیاورد.»
متهم ادامه داد: «با مهرداد و بچههای دیگر تصمیم گرفتیم هر طوری شده لیدا را ادب کنیم و گوشی را از او بگیریم. مهرداد در خانه نبود. ما با سارا هماهنگ کردیم و لیدا را به خانه مهرداد کشانیدم. آنجا به لیدا گفتیم میدانیم تو دزدی کردهای. میخواستیم حالش را بگیریم، چون از هر کدام از ما چیزی دزدیده بود. لیدا زیر بار نرفت و قبول نکرد. ما برای اینکه از او حرف بکشیم، کتکش زدیم و شکنجهاش کردیم اما اصلاً هدفمان کشتن او نبود.»
با تکمیل تحقیقات و با توجه به مدارک موجود در پرونده و شکایت اولیای دم دختر جوان، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی، اولیای دم درخواست قصاص کردند و گفتند گذشت نمیکنند. سه متهم اصلی پرونده که اتهام مشارکت در قتل داشتند، همراه مهرداد و سارا از خود دفاع کردند.
متهم ردیف اول گفت: «ما اصلاً قصد کشتن لیدا را نداشتیم. چون دزدی کرده بود و ما نمیتوانستیم اعتراف بگیریم، او را تحت فشار قرار دادیم و هیچ فکر نمیکردیم کار ما باعث مرگ او شود. حتی وقتی حالش بد و نفسش تنگ شد، کپسول اکسیژن برای او گرفتیم و بعد هم با اورژانس تماس گرفتیم و او را به بیمارستان بردیم. هدف ما کشتن لیدا نبود. ما فکر نمیکردیم بدنش ضعیف باشد.»
متهم گفت: «ما با سیخ داغ خواستیم او را بترسانیم که به پاهایش آسیب وارد شد.»
این ادعا در حالی مطرح شد که متهمان با کابل دختر جوان را کتک زده و بدنش را با سیخ سوزانده بودند.
سپس متهمان دیگر در جایگاه قرار گرفتند و اتهام قتل را قبول نکردند.
سپس دو متهم دیگر که معاونت در قتل داشتند، در جایگاه قرار گرفتند. آنها گفتند: «اتهام را قبول نداریم، چون اصلاً آنجا نبودیم.»
سارا گفت: «به من گفتند لیدا را به خانه مهرداد بکشان، میخواهیم با او حرف بزنیم. هیچ صحبتی از شکنجه یا قتل نبود. اگر میدانستم اجازه نمیدادم.»
مهرداد هم گفت: «من اصلاً خانه نبودم و متوجه نشدم چه اتفاقی افتاد. به من گفتند میخواهیم موبایلت را از لیدا بگیریم.»
بنا به این گزارش، در پایان، قضات در پایان وارد شور شدند.
بازار ![]()